مولوی‌نامه – جلد اول – فصل چهارم: ریاضت‌های اجباری

مولوی ریاضت‌های اجباری یعنی مصائب و آلامی را که از حوادث روزگار بی‌اختیار بر انسان روی می‌دهد چنان‌که مثلاً گاو و گوسفند او ناگهان می‌میرند، یا مال و خواستۀ او را دزدان و غارتگران می‌ربایند، نیز در تربیت نفوس و اصلاح امور باطنی مهم و مؤثر می‌داند؛ و معتقد است که انسان در این قبیل پیش‌آمدها باید صبور و بردبار و شکرگزار باشد؛ زیرا که زیان مالی ممکن است بلاگردان و قضاگردان جان او باشد.

اصل این دستور بزرگ اخلاقی و عرفانی را در قرآن کریم می‌خوانیم:

«وَ لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرِینَ؛ اَلَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیهِ راجِعُونَ، أُولئِک عَلَیهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ: سورۀ بقره» دفتر سوم مثنوی شریف در حکایت آن کس که زبان حیوانات را آموخته بود و مرگ اسب و استر و غلام وی می‌گوید:

ور ریاضت آیَدَت بی‌اختیار/ سَر بِنِه شُکرانه دِه ای کامیار

***

مرگ اسب و اَستَر و مرگ غُلام/ بُد قَضاگردان آن مَغرور خام

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *