مولوینامه – جلد اول – فصل دوم: عقاید مذهبی و مسائل فقهی شرعی مولوی در مثنوی – آب قلیل و کثیر
۲- مقصود از آب کثیر در اصطلاح فقها مقدار آبی است که طاهر و مطهر است یعنی هم پاک است و هم پاککننده، به علاوۀ این خصوصیت که به ملاقات نجاست و پلیدیها پلید نمیشود مگر آنکه طعم و رنگ و بوی آن در اثر آمیزش با پلیدیها تغییر یافته باشد.
اما آب قلیل به محض ملاقات با نجس هرچند یک قطره خون و یک قطره کمیز باشد نجس میشود و دیگر نه طاهرست و نه مطهر.
در تحدید یعنی تعیین مقدار آب کثیر که به اصطلاح معمول شیعۀ امامیه «آب کر» میگویند مابین فقهای عامه و خاصه اختلاف است؛ به عقیدۀ شیعۀ امامی آب کر یا آب کثیر برحسب مساحت مقدار مکعبی است که هریک از اضلاع آن سه وجب و نیم موافق وجب متوسط باشد؛ که مساحت آن جمعاً ۴۲ وجب و ثمن یعنی یک هشتم وجب است؛ و چون «وجب» یا یک «بدست» را ۲۵ سانتیمتر حساب کنیم تخمیناً ضلع مکعب ۸۸ سانتیمتر میشود؛ و برحسب وزن ۱۲۰۰ رطل عراقی است؛ که هر رطلی ۱۳۰ درهم شرعی؛ و هر درهمی چهل و هشت جو متوسط است؛ و بنابراین هر رطلی معادل ۶۲۴۰ جو متوسط میشود. و برحسب وزن متداول فعلی ۶۴ من تبریز الا ۲۰ مثقال گفتهاند.
نکتۀ مهم ریاضی این است که اولا اگر حوض آب را به صورت مکعب نساخته باشند .یعنی مثلاً به شکل مستطیل یا ذوذنقه یا مستدیر باشد چگونه باید مساحت مکعب ۴۲ وجب و۱/۸ وجب را استخراج کرد.
و ثانیاً اینکه آیا وزن معین کر با مقدار مساحتش تطبیق میکند یا خیر.
ما این مسائل را در درس خارج فقه ایام تحصیل میخواندیم و بحث میکردیم؛ در مؤلفات بعض فقهای قدیم که در ریاضی دست داشتهاند مثل شیخ بهایی اعلی الله مقامه هم این مسائل طرح شده است.
باری آنچه گفتیم عقیدۀ شیعه امامی بود. اما امام ابوحنیفه مقدار آب کثیر را حوض و استخری عظیم میداند که چون در یک طرف آن دست بزنند طرف دیگر حرکت نکند.
تصدیق میفرمایید که این مقدار آب همهجا مخصوصاً در دیار ریگزار خشک بوم عربستان بسیار عزیز الوجود و دیریاب بوده است این است که فقهای حنفی بعداً آن را به مساحت ۱۰ ذراع در ۱۰ ذراع تحدید کردهاند با عمقی که اگر دست و لباس در آن بشویی کف حوض؛ پیدا نشود.
خلاصه این هم عقیدۀ برادران حنفیمذهب ما بود. اما به طریق شافعی آب کثیر مقدار دو «قله» است. و قله به ضم قاف و تشدید لام قسمی از خمرۀ دستهدار است که در قدیم برای ظرف مخزن آب معمول بوده است نظیر بشکه که امروز مابین ما متداول شده و مانند «حبه» که در عراق عرب متداول است.
در تحقیق معلوم شد که مقدار قلتین با مقدار آب کر که در فقه شیعۀ امامی داریم خیلی نزدیک است چنانکه در دیگر مسائل فقه نیز عقیدۀ شافعی نسبت به شیعۀ امامی خیلی نزدیکتر و موافقتر از سائر مذاهب است.
خلاصه اینکه مولوی در مجلد دوم مثنوی دربارۀ تهمت بستن بر اولیاء و اهل حق میگوید:
اینچنین بُهتان منه بر اهل حق/ کاین خیال توست برگردان وَرق
این نباشد ور بُوَد ای مرغ خاک/ بَحرِ قُلزُم را ز مرداری چه باک
نیست دونَالقُلَتَین و حوض خُرد/ کش تواند قطرهیی از کار بُرد
توجه میکنید که مقدار آب کثیر را که از ملاقات پلیدیها، پلید نمیگردد موافق مذهب شافعی یعنی «قلتین» گفته؛ نه مطابق مذهب حنفی و اهل حق را به آب کثیر تشبیه کرده است که در اثر برخورد پلیدیها پلید نمیشوند.
علاوه میکنم که ابن رشید در مورد آب قلیل و کثیر میگوید «اختلفوا فی الخد بین القلیل و اکثیر فدهب ابو حنیفة الی ان الحد فی هذا هو ان یکون الماء من الکثرة بحیث اذا حرکه آدمی من احد طرفیه لم تسرالحرکة الی الطرف الثانی منه و ذهب الشافعی الی ان الحد فی ذلک هو قلتان: بدایة المجتهد ج ۱ ص ۲۳».
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!