مولوی‌نامه – جلد اول – فصل چهارم: قوۀ متخیله در خواب و بیداری

کار قوۀ متخیله تعطیل‌بردار نیست، و در خواب و بیداری دائم و بدون فترت در کار است؛ یعنی همان‌طور که در بیداری متصرف در صور و معانی جزئی است، در خواب نیز معانی را خواه کلی و خواه جزئی به صورت امور و اشیاء محسوس جزئی متمثّل و متجسم می‌سازد؛ و آن را بر سبیل محاکات تحویل قوۀ خیال می‌دهد؛ و از قوۀ خیال در حس مشترک نقش می‌بندد؛ چرا که قوای باطنی انسان نیز همچنان‌که در موجودات مجرد و مفارقات علوی گفتیم مانند آیینه‌های متعاکس‌اند؛ که نقوش و رسوم از یکی به دیگری انتقال می‌یابد.

همین‌که انسان به خواب رفت، کار تنۀ متخیله به کار می‌افتد؛ و در صورتی که دارای روح پاک و ضمیر صافی الهام‌گیر باشد؛ احیاناً حقایق کلی اشیاء، یا حوادث قبل از وقوع در ذهن او القاء می‌شود؛ و گاه هست که صورت واقعه‌یی را عیناً در خواب می‌بیند؛ و گاه در اثر تصرف همان کار تنۀ متخیله به صورتی متمثل می‌شود که محتاج خواب‌گزاری و تعبیر و تأویل است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *