مولوی‌نامه – جلد اول – فصل چهارم: ولادت دوم و تبدیل مزاج روحانی

مولوی باز در مقام تعلیل خاصیت وقوف اولیا بر مغیبات گفته است:

چون دوم‌بار آدمی‌زاده بزاد/ پای خود بر فرق عِلت‌ها نهاد

علت اُولی نباشد دین او/ علت اخری[۱] ندارد کین او

مقصودش از «علت اولی» عقل کلی و نفس کلی است که مبادی و علل عالیۀ اشیاءاند؛ و علت اخری، علل و اسباب جزوی و مبادی قریب و مباشر امور است.

می‌پرد چون آفتاب اندر اُفُق/ با عروس صِدق و صفوت بر تُتُق[۲]
بلکه بیرون از افق وز چرخ‌ها/ بی‌مکان باشد چو ارواح و نُهی

بل عقول ماست سایه‌های او‌[۳]/ می‌فُتد چون سایه‌ها[۴] در پای او

[۱]  جزوی: نیکلسون

[۲]  صدق و صورت چون تتق: نیکلسون.

[۳]  بل عقول ما چو سایه‌ای عمو: طبع علاء الدوله و میرزا محمود.

[۴]  می‌فتد از هر طرف: علاء الدوله و میرزا محمود.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *