مولوی‌نامه – جلد دوم – فصل چهارم: عقاید عرفانی و مسلک خاص مولوی – ۸۶ – ادوار الوف اهل تناسخ

بد نیست ادوار الوف اهل تناسخ را هم بشنوید که در کمیت و کیفیت محاسبه با دوره‌های هزارگانی منجمان مختلف است؛ امّا دست آخر همان تجدید و تکرار اوضاع و احوال جهان را نتیجه می‌دهد. و من احتمال می‌دهم که مقصود اصلی از این ادوار الوف نیز همان تشابه دور و کور است نه رجعت عینی و اعادۀ معدوم.

بالجمله اهل تناسخ سه قسم قیامت معتقدند به نام قیامت صغری، قیامت کبری، قیامت عظمی، قیامت صغری پایان هر دورۀ هزارساله است، و قیامت کبری، پایان هر دورۀ هفت هزارساله؛ و قیامت عظمی پایان هر دورۀ چهل و نه هزارساله که متعلق به هر هفت کوکب باشد؛ چه گویند که هر هفت هزار سال، متعلق است به کوکبی از کواکب سبعۀ سیاره، که هزار سالش اختصاصی آن کوکب است و شش هزار سالش به شرکت شش کوکب سیارۀ دیگر؛ چنان‌که هفت هزار سال دور اول منسوب است به «زحل»؛ هزار سال خاص، و شش هزار سال به شرکت، و دور هفت هزار سال دوم منسوب است به «مشتری»؛ و همچنان تا «قمر» که مجموعاً دوره‌های هفت هزار سالۀ هفت کوکب، چهل و نه هزار سال می‌شود.

پس گویند که در «قیامت صغری» رسوم و عادات مردم تغییر کند و شریعت‌های قبل منسوخ گردد و شریعتی از نو پیدا آید، و هر پیغمبری که در دور هزارساله ظهور کند کارش پیشرفت دارد وگرنه به رنج و زحمت مبتلا گردد؛ و بسا که کشته شود و کار او نتیجه ندهد.

و در «قیامت کبری» طوفان آب یا باد و آتش حادث شود و نباتات و حیوانات روی زمین را نابود کند؛ باز در اول دور دیگر به تدریج پیدا آیند و به کمال رسند؛ و چون به هفت هزار سال رسید همه‌چیز به حال اول عود کرده باشد.

و در «قیامت عظمی» زمین یک‌بار در آب فرورود و بعد از مدتی آن نیمۀ دیگرش ظاهر شود؛ و باز به تدریج مخلوقات ظاهر شوند، و انبیا به دعوت برخیزند؛ تا در هزارۀ هفتم همه‌چیز به کمال خود رسیده باشد[۱].

[۱] رسالۀ شیخ عزیز نسفی ص ۴۱۵ طبع طهران.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *