مولوینامه – جلد دوم – فصل چهارم: عقاید عرفانی و مسلک خاص مولوی – ۹۰ – تناسخ تکمیلی
حقیر برای آن نوع تناسخ که به عقیدۀ نسفیه مخصوص کاملان من اصطلاح تناسخ تکمیلی وضع کردهام؛ بنابر این که مقصود قوت نفس کامل و تکمیل ناقصان باشد.
شیخ عطار میگوید:
صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیم الله صاحب دیده شد
صدهزاران عقل و دین تاراج شد/ تا محمد صاحب معراج شد
و آنچه ما در تناسخ تکمیلی معتقدیم و آن را جایز میدانیم مربوط است به قدرت عارفان کامل در غیب و شهود و غیبت و ظهور که آن را در اصطلاح «محو» و «صحو» یا «سفر از خلق به حق» و «رجعت از حق به خلق» گویند؛ و این معنی درواقع معراج روحانی است، ارتباط با تناسخ ابدان عنصری ندارد.
توضیحاً قدرت ظهور در عالم شهادت، پس از انتقال به عالم غیب مخصوص مردان کامل است، نه کسانی که در برازخ محجوب و مقید؛ و مصداق آیات کریمه باشند که فرمود «فَقالُوا یا لَیتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا»؛ «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ: سورۀ انعام آیه ۲۷ و ۲۸»، «رَبَّنا اَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً: سجده آیه ۱۲»؛ «قِیلَ ارْجِعُوا وَراءَکمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً: حدید آیه ۱۳».
خلاصه همانطور که عارفان کامل وقتی که در عالم شهادت و صحو باشند، میتوانند با مراقبه و جمع کردن قوی به عالم غیب و محو منتقل شوند؛ همچنان پس از انتقال به عالم غیب نیز به لسان استعداد و طلب ذاتی میتوانند به عالم شهادت بازگشت کنند؛ و قصد ایشان در هر حال دستگیری مستحقان و هدایت مستعدان و تکمیل ناقصان است.
موت ارادی که مستتبع حیات الهی است نیز یکی از اطوار و جلوههای همان تحول و نقلوانتقال روحانی عارفان کامل واصل شمرده میشود.
آنچه این حقیر از «تناسخ تکمیلی» اراده و فهم میکنم جز همان معنی نیست که بدان اشاره رفت.
برویم بر سر تتمۀ بحث در تناسخ نسفیه.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!