مولوینامه – جلد دوم – فصل چهارم: حرکت توسطیه و قطعیه
حرکت را از یک نظر به دو قسم «توسطیه» و«قطعیه» تقسیم کردهاند.
مقصود از حرکت توسطیه بودن جسم متحرک است مابین مبدأ و منتهی؛ لیکن نه همین مفهوم کلی ذهنی که در لوح فکر مرتسم میشود بلکه مراد مصداق خارجی این توسط است که آن را به مناسبت وسعت و احاطه و استمرار وجودی «کلی سعی» با کسر سین و تشدید یاء منسوب به «سعه» میگویند.
این نوع از حرکت ذاتاً امر ثابت بسیطی است که در خارج سیلان دائم مستمر دارد؛ یعنی در هرآن از آنات زمان و هر حدی از حدود مسافت که فرض کنیم آن حرکت موجود است؛ نظیر «نقطۀ سیاله» نسبت به خط ممتد و «آن سیال» نسبت به امتداد زمان.
و همین امر ثابت بسیط که حرکت توسطی نامیده میشود، به سبب سیلان و استمرارش موجب ترسیم امر ممتدی است که به واسطۀ ذات سیال مستمر حرکت توسطیه، در صحیفۀ خیال رسم میشود؛ و نسبت آنها به یکدیگر، مثل نسبت نقطۀ سیال و آن سیال است، به امتداد خط و زمان.
به عبارت واضحتر در حرکت جسمانی آنچه در خارج موجود است حرکت توسطی است؛ و رشتۀ ممتدی که از آن در ذهن تصور میشود از امور خیالی است؛ و همین امتداد مرتسم در خیال را حرکت قطعی نامیدهاند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!