مولوی‌نامه – جلد دوم – فصل چهارم: عقاید عرفانی و مسلک خاص مولوی – ۱۰۸ – حل مشکل ربط حادث به قدیم به طریقۀ حکما و متکلمان

گفتیم که حکما و متکلمان هرکدام به سبک و مذاق خود برای حل معضل ربط حادث به قدیم چاره‌ای اندیشیده‌اند؛ ما ابتدا طریقۀ حل حکما و بعد عقیدۀ متکلمان را ذکر می‌کنیم.

اما حکما در خصوص حوادث یومی و تازه‌های امروز و فردا می‌گویند که علت وجود آنها، مجموع اصل قدیم است با شرط حادث یعنی علت اولی و سبب اصلی وجود هر حادثی، مبدأ ثابت قدیم است؛ اما شرط وجود گرفتن حادث امروزی مثلا، آن است که حوادثی قبل از آن وجود گرفته باشد؛ نظیر دندانه‌های چرخ که یکی بعد از دیگری حرکت می‌کند؛ و مانند تعاقب صور بر ماده که هر صورت سابقی ماده را برای افاضۀ صورت جدید آماده می‌کند.

پس ترتب حوادث بر سبیل ترتب شروط و معدات باشد، همان‌طور که در مبحث «کون و فساد» و انقلاب و تبدل انواع معهود است پاره‌ای از فلاسفه قدیم هم معتقد شده‌اند که تجدد حوادث روزمرۀ عالم جسمانی مربوط به گردش افلاک و اوضاع کواکب است؛ و با این‌که برای این دعوی قراین و شواهدی هم ذکر کرده‌اند باز برای عقل برهانی مفید قطع و یقین نیست.

آنچه گفتیم مربوط به حوادث بومی بود، اما در خصوص مجموع عالم جسمانی، برای ربط حادث به قدیم متوسل به اثبات حرکت دوری دائمی افلاک شده‌اند؛ به این نظر که جسم فلکی ذاتاً دارای میل مستدیر[۱] است که موجب حرکت وضعی همیشگی است.

و منظور ایشان از این حرکت، حرکت توسطی است؛ به این تقریب که می‌گویند حرکت توسطیه دارای دو جنبۀ ثابت و متجدد است به این معنی که به حسب ذات، امر بسیط ثابتی است، اما نسبت او با حدود مفروضۀ میدان حرکت یعنی آنچه حرکت در آن واقع می‌شود «ما فیه الحرکة» پیوسته در تجدد است؛ بنابراین از جنبۀ ثابتش با مبدأ ثابت قدیم و از جنبۀ تجددش با عالم متجدد جسمانی ارتباط پیدا می‌کند.

[۱] اصطلاح «میل مستدیر» در افلاک مقابل «میل مستقیم» است در اجسام عنصری: و میل مستقیم قوۀ میل و حرکت اجسام ثقیل است به مرکز که در اصطلاح امروز آن را «قوۀ جاذبه» می‌گوییم. رجوع شود به مجلد اول ص ۴۱۵٫

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *