مولوینامه – جلد دوم – فصل چهارم: چگونگی ربط حادث به قدیم
هرچند این مسئله در اصل جزو مسائل فلسفی و کلامی است؛ اما چون جنبۀ عرفانی نیز دارد؛ و در مباحث قبل هم مکرر از آن یاد کردهایم، برای اینکه خوانندگان این کتاب در ابهام نمانند و محتاج به مراجعۀ کتب دیگر نباشند، به قدری که درخور فهم متوسط عمومی باشد، و به قول منطقیها به اندازۀ «شرح اسم» در اینباره گفتوگو میکنیم.
چگونگی ارتباط امر حادث متجدد، به مبدأ ثابت قدیم ازلی، یکی از مهمات و عویصات مسائل فلسفه و کلام است؛ که فلاسفه و متکلمان هرکدام به طریقی از در چارهجویی برآمده و در حل آن مشکل کوشیدهاند!
گاه هم برای تخلص از این مخمصه به تکلفات عجیب افتاده، از راه ناچاری به اقوال سخیف نامعقول از قبیل «قدیمی بودن جمیع اجزاء عالم» و «حدوث اراده در واجبالوجود قدیم ذاتی» و «جواز تخلف معلول از علت» و امثال آن، ملتزم شدهاند که صرف وقت کردن و تضییع عمر در نقل و جرح و تعدیل آن قبیل اقوال به اعتقاد من از روش عقل مستقیم به دور است.
***
توضیحاً «حادث» که در این مبحث گفتهاند، مقصود حادث زمانی است که شامل حوادث یومیه و مجموع عالم طبیعی جسمانی میشود؛ نه عقول و مجردات صرف؛ که به عقیدۀ گروهی از محققان فلسفه و کلام قدیم زمانیاند و حادث ذاتی.
اما مطابق عقیدۀ آن دسته از متکلمان که مجموع عالم امکان، اعم از مادی و مجرد را حادث زمانی شمردهاند، پیدا است که دایرۀ اشکال ربط حادث به قدیم وسیعتر و حل آن دشوارتر خواهد بود.
و به فرض حدوث ذاتی که جمهور حکما و متکلمان گفتهاند؛ یا بنابر تصویر حدوث دهری که منسوب به محقق داماد است[۱] موضوع بحث محدود و منحصر به همان عالم جسمانی و حوادث یومی میشود که اول بار گفتیم.
به هر حال قدر مسلم این است که میخواهند چگونگی ربط حادث به قدیم؛ یعنی کیفیت صدور حوادث متجدد و متغیر زمانی وقت و ساعت امروز و فردا؛ و نحوۀ ارتباط آن را با مبدأ ثابت قدیم ازلی که علت اولی و سبب اصلی وجود ممکنات است معلوم کنند؛ و از حریم مقدس «لا مؤثر فی الوجود الا الله» قدم بیرون نگذارند.
[۱] یعنی میر محمدباقر داماد متوفی ۱۰۴۱ ه.ق مؤلف قبسات و جذوات و ایماضات و کتب و رسائل عقلی و نقلی دیگر.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!