مولوی‌نامه – جلد دوم – فصل چهارم: عقاید عرفانی و مسلک خاص مولوی – ۱۱۸ – شمس تبریزی

شیخ شمس‌الدین محمد بن علی بن ملک‌داد تبریزی مردی عالم فاضل درس‌خوانده بود؛ از معارف اسلامی و دقایق عرفان و تصوف و خصایص احوال و منازل سالکان این راه به خوبی آگاهی داشت، اما از مراحل ظاهری گذشته و از این آشیان‌ها پرواز کرده شاه‌باز خوش‌شکار آسمان‌گرای اوج حق و حقیقت شده بود؛ با تجرد از علایق دنیاوی قلندروار همه جا بی‌نام‌ونشان سفر می‌کرد، و روزگار را به سیر آفاق و انفس می‌گذرانید.

مقالاتش که به صورت کتابی مدوّن درآمده و به طبع رسیده، نموداری از مقامات عرفانی و اطلاعات علمی و مذهبی اوست.

در شرح حالش نوشته‌اند که ورود او به «قونیه» روز شنبه بود ۲۶ جمادی الآخره سنه ۶۴۲ هجری قمری و در خان شکرریزان فرود آمده بود.

مولوی در آن زمان مردی به تمام معنی عالم دانشمند جامع شریعت و طریقت شده بود؛ و پس از پیوستگی به «شمس» به حق و حقیقت واصل گردید.

سلطان‌ولد می‌گوید که «شمس تبریزی» چنان قدرت تصرف داشت که هرچه می‌خواست می‌کرد، و هر ناممکنی پیش نیروی ارادۀ او ممکن بود[۱]

در خصوص این‌که شیخ و استاد طریقت شمس تبریزی کیست، و آن شاه‌باز بلندپرواز در حضانت کدام طایر ملکوتی پرورش یافته بود؛ نام سه کس معروف است، یکی رکن الدین محمد سجاسی (به فتح اول نام یکی از نواحی زنجان)؛ دیگر ابوبکر سله‌باف تبریزی؛ سه دیگر بابا کمال جندی که به قول جامی ممکن است به صحبت هر سه رسیده و از همه تربیت یافته باشد؛ اما معروف همان «رکن الدین سجاسی» است که تا سنۀ ۶۰۶ ه‍ ق حیات داشته[۲] و از شاگردان طریقتی قطب‌الدین احمد بن محمد ابهری زنجانی متولد ۵۰۰ متوفی ۵۷۷ ه‍ ق بوده است

شیخ اوحد الدین کرمانی متوفی ۶۳۵ و اصیل الدین محمد شیرازی متوفی ۶۱۷ و شهاب‌الدین محمود اهری نیز از مریدان و تربیت‌یافتگان «سجاسی» بودند

[۱] ولدنامه ص ۲۶۷ طبع طهران.

[۲] حواشی مرحوم قزوینی بر کتاب «شد الازار».

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *