مولوی‌نامه – جلد دوم – فصل چهارم: مسألۀ شفاعت

حقیر علاوه می‌کنم که مسألۀ شفاعت را که در اصل به معنی یار کردن چیزی است با چیز دیگر، روی همان مبنای پیوند ولایت که در حقیقت، معیت و اتحاد با ارواح انبیا و اولیای الهی و صلحای بشر است می‌توان توجیه کرد؛ به قاعدۀ معروف عقلی فلسفی که «حکم احد المتحدین یسری الی الآخر»؛ همان‌طور که در آیۀ شریفه آمده است:

«وَ مَنْ یطِعِ اللّٰهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِک مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّٰهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِک رَفِیقاً: سوره نساء آیه »۶۹«؛ و «أَنْتَ وَلِیی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصّالِحِینَ: یوسف آیۀ ۱۵۱»؛ «رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کفِّرْ عَنّا سَیئاتِنا وَ تَوَفّنا مَعَ الْأَبْرار: ال عمران ج ۴ آیه ۱۰۳».

ختم‌هایی کانبیا بگذاشتند/ آن بدین احمدی برداشتند
قفلهای ناگشاده مانده بود/ از کف انا فتحنا برگشود

او شفیع است این جهان و آن جهان/ این جهان زی دین و آنجا زی جنان
پیشه‌اش اندر ظهور و در کمون/ اهد قومی انهم لا یعلمون
بازگشته از دم او هر دو باب/ در دو عالم دعوت او مستجاب
بهر این خاتم شده است او که بجود/ مثل او نه بود و نه خواهند بود
چونکه در صنعت برد استاد دست/ نه تو گویی ختم صنعت بر تو است
در گشاد ختمها تو خاتمی/ در جهان روح‌بخشان حاتمی
هست اشارات محمد المراد/ کل گشاد اندر گشاد اندر گشاد

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *