مولوینامه – جلد دوم – فصل چهارم: عقاید عرفانی و مسلک خاص مولوی – ۴۹ – معراج در نظر مولوی
به ظاهر حق این بود که جزو عقاید و افکار کلامی و فلسفی مولوی آورده باشیم؛ اما چون تحقیق مولوی، جنبۀ عرفانی به این موضوع داده است آن را در باب چهارم آوردیم.
قضیۀ معراج پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که در مکۀ معظمه حدود یک سال یا چهارده ماه قبل از هجرت؛ و بنا بر مشهور در یکی از لیالی که در سرای «هند ام هانی»[۱]خفته بودند اتفاق افتاد؛ و از آن پس فرایض یومیه تشریع شد، یکی از قضایای پرسروصدای اسلام است که در اول سورۀ «اسراء – بنی اسرائیل: سورۀ ۱۸ ج ۱۵»؛ و بعض آیات سورۀ نجم (۵۳ ج ۲۷) قرآن کریم، با کمال صراحت و وضوح بدان اشاره شده است؛ احادیث بسیار هم از دو طریق شیعی و سنی در کتب کلام و حدیث و تفاسیر قرآن مجید، روایت؛ و هر دو فرقه در اصل واقعه به طور اجمال اتفاق کردهاند.
به اعتقاد حقیر برای کسی که با زبان قرآن و احادیث صحیح نبوی و روایات ائمۀ طاهرین سلام الله علیهم اجمعین آشنا باشد، حقیقت امر کاملاً مکشوف است و در آن باره هیچ ابهام و اشکالی وجود ندارد؛ و اختلافاتی که از همان زمان وقوع قضیه تا امروز مابین مسلمین حاصل شده؛ از این قبیل که معراج جسمانی بوده است یا روحانی؛ و در خواب بوده است یا بیداری؛ یا مابین نوم و یقظه؛ و جسمانی با همان بدن عنصری محسوس بود؛ یا با جسد مثالی ملکوتی هور قلیایی؛ و امثال این سخنان که کموبیش شنیدهاید همه ناشی از اختلاف در فهم و ادراک؛ و تباین مذاق و مسلک؛ و تشتت اغراض و مقاصد خود مسلمانان بوده است.
اکنون جمهور مسلمانان برآنند که معراج جسمانی بود؛ اما باز در کیفیت جسمانیت عنصری و برزخی اختلاف دارند؛ و بعضی برای اینکه مابین دو عقیدۀ خوابوبیداری را جمع کرده باشند بر آن شدهاند که آن حالت مابین خوابوبیداری اتفاق افتاد[۲]و به همان منظور بعضی متکلمان قدیم میگفتند که بخشی از معراج در خواب و بخشی در بیداری بود[۳]از قدمای مسلمین باز بعضی که از آن جمله «ابن اسحاق» صاحب «سیرۀ نبویه» است؛ به همان منظور جمع مابین اقوال، میگفتند که چون یکی از مزایای احوال حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم این بود که میفرمود «تنام عینای و قلبی یقظان» و در بعضی روایات «تنام عینای و لا ینام قلبی» یا «ان عینی تنامان و لا ینام قلبی»
گفت پیغمبر که عَینایَ یَنام/ لا یَنام القلب عَن رَب الاَنام
پس میتوان معراج را بهر دو حالت نوم و یقظه نسبت داد[۴]برخی گفتهاند که معراج روحانی بود اما نه در حالت خواب؛ بلکه به طور مفارقت روح از بدن و سیر در عوالم خلقت؛ چنانکه در حالت موت اتفاق میافتد؛ با این تفاوت که در حال مرگ به کلی علاقۀ تدبیری روح از بدن گسیخته میشود؛ و در آن حالت تعلق روح به جسم باقی بود[۵].
[۱] خواهر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و زوجۀ «هبیرة ابن ابی وهب مخزومی» که در محبت و بزرگداشت پیغمبر اکرم بسیار صادق و صمیم بود اما شوهرش ایمان نیاورده بود.
[۲] فی ظلال القرآن تألیف سید قطب مصری قرن معاصر.
[۳] حبیب السیر.
[۴] سیرۀ ابن هشام ج ۲ طبع مصر.
[۵] زادالمعاد ابن قیم ج ۲ ص ۴۹ طبع مصر.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!