مولوینامه – جلد دوم – فصل چهارم: مانندگی یا پیوند عقاید مولوی با مذهب خواص شیعه
برای مزید فایدت میافزاییم که مسئلۀ امامت و معرفت امام حی یکی از اصول عمدۀ مذهب کلی طوایف شیعی است؛ و بعضی مانند فرقۀ باطنیۀ اسماعیلیه در امر امامت چندان پیش میروند که آن را یگانه اصل اساسی و رکن عمدۀ دین و مذهب میدانند؛ و بر معرفت خدا و رسول نیز مقدم میدارند؛ به این معنی که میگویند همان امام حی قائم ناطق است که ما را به خدا و پیغمبر رهبری و راهنمایی میکند و ما باید خدا و رسول را همانطور که او تعلیم میدهد و معرفی میکند بشناسیم نه از پیش خود و با عقل کوتاه و اندیشههای نارسای خود؛ و نه از روی آراء و اهواء دیگران.
اخبار و روایات شیعی که در امر امامت و معرفت امام ایراد شده و به اعتقاد من بهترین و جامعترین مؤلفاتش جلد هفتم «بحارالانوار» علامه ملا محمد باقر مجلسی است (متوفی ۱۱۱۰ ه. ق) مشحون از نکات دقیق مذهبی و لطایف عرفانی مربوط به این مسائل است.
میخواهم عرض کنم که اگر از اختلاف الفاظ و اصطلاحات صرفنظر کنیم و افکار و عقاید ملل و طوایف را بیپیرایۀ لفظ و عبارت بسنجیم به نظر من روح عقیدۀ مولوی در احتیاج بشر به هدایت و رهبری پیر طریقت، و وجوب معرفت و پیوستن به انسان کامل، و تجلی ربوبیت در مظهر بشری، با ریشۀ مذهب خواص شیعه مانندگی قوی، یا پیوند و و رابطۀ معنوی دارد؛ در مقدمۀ «تفسیر مثنوی» دز هوشربا نیز به این نکته اشاره کردهایم[۱].
[۱] صفحۀ شصتوسه طبع طهران سال ۱۳۴۹ شمسی هجری.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!