مولوینامه – جلد دوم – فصل چهارم: چند توضیح
به احتمال اینکه در مباحث قبل نکتهای مبهم و مجهول مانده باشد چند فقره از مسائل مهم را توضیح میدهم
۱- مقصود عرفا از پیر طریق و قطب هدایت اعم از نبوت و ولایت است، یعنی برای کسی که زمان یکی از انبیا و رسولان الهی را که دارای جنبۀ ولایت نیز باشند مثل حضرت خاتمالمرسلین علیه السلام، درک کرده باشد همان پیغمبر معاصرش امام هادی و قطب رهنما و پیر دستگیر و دلیل راه سیر و سلوک روحانی اوست «وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا: انبیاء ۲۱ آیه ۷۳»؛ امّا بعد از وی کار به دست اولیای خدا و مردان کامل مکمّل است.
۲- آنچه خواص شیعه در باب معرفت امام گفته؛ و هم او را واسطه و وسیلۀ معرفت خدا و رسول دانستهاند، منظور بیان صفات و نعوت جلال و جمال الهی و کیفیت عبادت خدا، و تشریح احکام تشریعی کتاب و سنت پیغمبر است؛ و این امور با مسئلۀ اثبات صانع و توحید فطری «اَ فِی اللّٰهِ شَک فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: ابراهیم ۱۴ آیه ۱۰»، منافات ندارد.
این ابیات از «آقا محمدرضا قمشهای اصفهانی» حکیم عارف معروف قرن اخیر است متوفی ۱۳۰۶ ه ق که صهبا تخلص داشت؛ در ظهور صفت رحمانیت گفته است
آن خدای دان همه مقبول و ناقبول/ من رحمة بدا و الی ما بدا یؤول
از رحمت آمدند و به رحمت روند خلق/ این است سر عشق که حیران کند عقول
مردم همه به فطرت توحید زادهاند/ وین شرک، عارضی بود و عارضی یزول
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!