رسالۀ سپهسالار – قِسم اوّل – فصل دوّم – حکایت ۱ : در بابِ کیفیّتِ سلطنتِ سُلطان الْعُلما
نقل است که یک نوبت فرمود: مَلِک، من سلطانم و تو سلطان، سلطنتِ تو مادام که چشمت گشوده است باقیست، آغازِ سلطنتِ من وقتی خواهد بود که چشم بر هم نهم و از اینجاست که خداوندگارِ ما میفرماید رَضی اللهُ عَنْه:
نیم آن شاه که از تخت به تابوت رَوم
خالِدین اَبَداً شد رَقمِ منشورم[۱]
—————-
[۱] بیتی از غزل ۱۶۲۹ مولانا
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!