رسالۀ سپهسالار – قِسم دوّم – فصل سوّم – در ذکرِ مناقبِ حضرتِ خداوندگار – حکایت ۵: صدای ناهنجارِ وزغان

یک نوبت حضرتِ خداوندگار در کنارِ غدیری[۱] نشسته بود و به معارف و حقایق مشغول، وَزغان در آب غوغا می‌کردند، چنان‌که از غوغای ایشان استماعِ معارف نمی‌کردند. حضرتِ خداوندگار قَدَّسَ الله سِرَّه العَزیز بر وَزغان بانگ زد و به هیبتِ تمام فرمود که: اگر شما بهتر می‌گویید بگویید، تا ما خاموش باشیم، و الّا مُستمع باشید. در حال ساکت شدند و تا مدّتِ بسیار در آن حوالی کس آوازِ وزغان نشنید.

————–

[۱] آبگیر، تالاب

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *