شرح مثنوی بدیع‌الزمان فروزانفر – دفتر اوّل – بخش ۶۶ – جمع شدن نخجیران گرد خرگوش و ثنا گفتن او را

حلقه کردند او چو شمعی در میان‌ سجده آوردند و گفتندش که هان‌

حلقه کردن: گرد کسی یا چیزی جمع شدن.

نسخه‌ی موزه‌ی قونیه، بالای مصراع دوم این نسخه بدل را نوشته است:

سجده کردندش همه صحراییان. که مطابق است با نسخه‌ی لیدن، متن مطابق است با شرح یوسف بن احمد مولوی و اسماعیل انقروی.

صحراییان: وحوش و دد و دام.

هرچه هستی جان ما قربان تست‌ دست بردی دست و بازویت درست‌

دست بردن: غلبه کردن بر حریف قمار، پیروز شدن.

راند حق این آب را در جوی تو آفرین بر دست و بر بازوی تو

آب در جوی کسی راندن: به کنایت، کسی را به مراد رسانیدن، کامیاب و نیک‌بخت کردن:

مصراع دوم را مولانا در دیوان کبیر بدین صورت آورده است:

دست بگشا جانب زنبیل ما آفرین بر دست و بر بازوی تو

دیوان، ب ۲۳۶۴۹

حق به دور و نوبت این تایید را می‌نماید اهل ظن و دید را

دور: گردش روزگار، گردش جام می در مجلس، روزگار حکومت و قدرت و تسلط. نوبت: وقت عمل و فرصت حصول مراد که به کسی پس از دیگری رسد، داو در قمار، چند ساز که با هم نوازند، دسته‌ی نوازندگان که با یکدیگر ساز زنند، نقاره.

اهل ظن و دید: اصحاب علوم ظاهر و مجتهدان که بقیاس مورث ظن عمل می‌کنند و صوفیه که پیرو شهود و رویت‌اند.

تایید الهی نسبت به ارباب ظن به نوبت است از آن جهت که هرکس به درجه‌ی اجتهاد نمی‌رسد و قیاس مجتهد همیشه درست و بر طبق اصول نیست و خطا در آن روی می‌دهد و نسبت به صوفیه از آن جهت که تایید، موهبت است و بسته به کسب و عمل نیست و از جنس احوال است که دوام ندارد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *