مقدمه ولد نامه – غزلیات دیوان شمس
یعنی آن قسمت از اشعار مولوی که به نام شمس شهرت یافته و يك پارچه شور و جذبه و حال است. اکثر غزلیات آتشین که با نعرههای مستانه با نالههای جانگذاز عاشقانه توأم دیده میشود، یادگار ايّام وصل و فراق مولوی با شمس است. قسمت دیگر هم مربوط است به ایّام مصاحبت مولانا با صلاح الدّین زرکوب و حسام الدین چلبی که چون دورۀ ۲۰ ساله مصاحبت با این دو نفر را با ایّام وصل و فراق شمس که وصلش سه چهار سال از آغاز پیوستن مولوی به شمس تا غیبت کبرای شمس است ( ۶۴۵-۶۴۲) و مدت فراق و آشفتگی احوال مولانا و زیستن او در بیم و امید مدت هفت سال طول کشید از غیبت شمس تا آغاز مصاحبت صلاح الدین زرکوب (۶۴۲-۶۵۵).
بر روی هم ۳۰ سال آخر عمر مولوی است که دوره انقلاب احوال و ارتقاء او به عالی ترین درجات انسانی بود. اما اینکه از دورههای قبل یعنی از حدود ۳۹ سال اول عمر مولوی از ولادت تا پیوستن به شمس (۶۴۲-۶۰۴) هم اثری در دیوان شمس هست یا نه، مسئله ای است که محتاج تحقیق و غوررسی کامل در دیوان شمس است. بعضی معتقدند که مولوی قبل از پیوستن اصلاً اهل شعر و شاعری نبود و این امر هم از کرامت های عشق بود. من منکر عجایب عشق نیستم «عشق از این بسیار کرده است و کند» ولیکن باور کردن این امر که ۳۹ سال اصلاً شعری نگفته و بغتةً شاعری با این قدرت طبع از کار در آمده باشد، دشوار است! علی ای حال بنده معتقدم که از دورههای قبل، یعنی ۳۹ سال اول عمرش نیز آثاری در این مجموعه است جز اینکه همسنگ اشعار نیمه دوم عمرش نیست. خواه در ایامی که مشغول علم و عالمی بوده، از چند سالگی تا سال وفات پدرش بهاء الدّین (۶۲۸)، و خواه در ایام سیر و سلوك عرفانی زیر دست سید برهان الدین محقق ترمذی که مدت ۹ سال از (۶۲۹)، يك سال بعد از مرگ بهاء الدّین تا وفات سید برهان الدين (۶۳۸) بوده است. زیرا مزۀ شعر عرفانی از ذوق اشعار عاشقانه دو تاست والله العالم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!