مقدمه ولد نامه – نسخۀ دیگر که در دسترس نگارنده قرار گرفت و چگونگی تصحیح

از نوشتۀ جناب آقای الفت معلوم شد که نسخۀ ایشان از روی نسخۀ بسیار کهنه که متعلّق به قرن هشتم هجری بوده نوشته شده است. اما نگارنده ابتدا در اصفهان ایّام تعطیل تابستان ۱۳۱۵ شمسی هجری مطابق ۱۳۵۵ قمری هجری نسختی (تنها از مثنوی حاضر نه هر سه مثنوی ولد) از روی کتاب آقای الفت برداشته با اصل مقابله کردم. چون مدت اقامتم در اصفهان بیشتر از دو ماه تیر و خرداد نبود و ناچار می‌بایست برای امتحانات شهریور ماه و موقع افتتاح مدارس در طهران باشم چندان در خط خوش خط بودن نسخه و اصلاح اساسی نیفتادم و تنها غرضم برداشتن نسختی بود که درست و بی کم و زیاد مطابق با نسخۀ آقای الفت باشد. پس از بازگشت به طهران در صدد برآمدم که دوباره این نسخه را با خطّی خوش و خوانا بر دفتری يك رویه بنویسم چنانکه در برابر هر صحیفه برای نوشتن نسخه بدل ها و توضیحات و مطالب تاریخی و ادبی و عرفانی که از این کتاب استخراج می‌شود یک روی کاغذ سپید بماند. دوست مهربانم آقای احمد قاسمی طهرانی حفظه الله که روش تحصیل و اخلاقش سرمشق جوانان این سامان است به دلخواه قبول این زحمت را کرده نسختی چنانکه لازم بود با خطّی خوش و خوانا بنوشت. بعد از آنکه نسخۀ کتاب مطابق دلخواه فراهم و با نسخۀ اصل مقابل و مطابق شد دست به کار تصحیح زدم و در جستجوی نسخه‌های دیگر برآمدم. تنها نسخۀ صحیحی که برای این کار در دسترس من قرار گرفت نسخۀ خطّی بسیار نفیس کتابخانه مجلس شورای ملی بود که براستی سودمندترین کتابخانه های ایران است. این نسخه را که شاید قدیمی ترین و صحیح ترین نسخ موجود در ایران باشد مرحوم يوسف اعتصامی (اعتصام الملك) رئیس گذشتۀ کتابخانه با نهایت خوشروئی و گشایش خاطر در دسترس من گذارد و چند ماه همه روزه که از آن جمله ماه روزه بود به كتابخانه رفتم و با فراغ بال در تصحیح و مقابله کار کردم تا بپایان رسید. خداوند این بزرگ مرد را بیامرزاد و خاك او را به انوار رحمت خوش گرداناد.[۱] این نسخه مشتمل است بر هر سه مثنوی سلطان ولد که پیش تعریف کردم و در تملّك یکی از اعقاب و خلفای مولوی یعنی شیخ بوستان بوده که ظاهراً در قرن نهم می‌زیسته و نامش در شجرۀ جانشینان و خلفای مولوی ضبط است.[۲] و پشت ورق اول از مثنوی بحر خفیف (یعنی مثنوی حاضر که طبع کرده‌ام) نوشته است “تملكه الفقير الیه سبحانه الشيخ بوستان بن حضرت مولانا قدس سره” و همین خطّ وامضاء را می‌توان یکی از اسناد مهم کهنگی و صحّت نسخه قرار داد. این نسخه تاریخ کتابت ندارد اما به قرائن رسم الخطّ و کاغذ و همین خطّ و امضاء که گفتیم محقق است که تاریخش از قرن نهم پائین‌تر نمی‌آید. بعض رسم الخط‌های آن بدین گونه است:

١- حرف (چـ) فارسی را که اکنون با سه نقطه می‌نویسیم همه جا مطابق رسم الخط قدیم به صورت (جـ) يك نقطه نوشته است.

٢- کاف فارسی را همه جا با يك سرکش نوشته و روی آن سه نقطه گذارده است.

٣- حرف (ژ) فارسی را بیشتر مطابق رسم الخط قدیم با يك نقطه به شکل (ز) و گاه با سه نقطه و همچنین حرف (پ) فارسی را گاهی با سه نقطه و گاه با يك نقطه نوشته است.

۴۔ دال فارسی که قدیم همه جا بشكل ذال معجمه کتابت می‌شده است اغلب بی‌نقطه و

به ندرت نقطه دار است و همچنین به ندرت دیده می‌شود که حرف موصول و رابطۀ (که) را به رسم الخط پیشینیان به شکل (کی) نوشته باشد.

۵- هاء غیر ملفوظ را در موقع اتصال بكلمه (است) و علامت جمع (ها)، و همچنین الف (است) را حذف کرده و کلمات را بدین گونه نوشته است:

شدست، بودست، بیشمارست، جاهست، خانها، دانها، و امثال آنها که امروز معمول این طور مینویسند:

شده است، بوده است، بیشماراست، جاه است، خانه‌ها، دانه ها.

این گونه رسم الخط، مخصوص آن دوره است که طرز کتابت قدیم کم کم عوض می‌شده و به شکل تازه در می‌آمده است. یعنی حوالی قرن هشتم و نهم که در تاریخ املاء و خط فارسی کنونی حدفاصل و برزخ میان عهد قدیم و جدید شمرده می‌شود. باری این کتاب را مرحوم ابوالحسن میرزا شیخ الرئيس قاجار به مرحوم میرزاعلی اصغرخان امین السلطان تقدیم کرده و پسر امین السلطان خوشبختانه به كتابخانۀ مجلس فروخته و خطوط گذشتگان در اوراق این کتاب باقی است، خاکشان سیراب باد. اساس نسخۀ ما که مطابق مشروحۀ آقای الفت از اصفهان به لندن رفته است از نسخۀ کتابخانۀ مجلس هم قدیم تر و هم کامل تر و صحیح تر بوده است اما کتابی را به اندازۀ مثنوی معنوی با آن عجله در مدت يك ماه و چند روز از روی یك نسخۀ کهنه با رسم الخط نامأنوس نوشتن هر قدر هم کاتبش زبردست و آشنا به این گونه کارها باشد واضح است که چطور از کار در می‌آید. از این جهت رونویس آن نسخه که در دست ما افتاد بی‌اندازه مغلوط و مغشوش بود. چه بسا کلمات که کاتب درست نخوانده و جای آنها را سفید گذارده یا در عوض چیز دیگر نوشته یا شکل آنرا کشیده و همه جا به تعصّب شیعه و سنّی بدون اینکه هیچ قسم سود و زیان مذهبی داشته باشد اسامی ابوبکر و عثمان را حتی در موردی که اصل قضیه مربوط به آنهاست به ابوذر و سلمان کرده و به جای مرتضی در مصراع “برتر از مرتضی و فاروق اند” (شيخ قلی) نوشته! و از این گونه تصرّف ها و اشتباهات بسیار کرده است و اگر نسخۀ مجلس نبود اصلاح این کتاب برای نگارنده میسور نمی‌شد و همین نسخه در حقیقت وسیلۀ اصلاح و احیاء کتاب گردید. معذلک همّتی که آن مرد درویش در نوشتن این کتاب کرده و آقای الفت شرح داده‌اند در خور ستایش است.

در نسخۀ مجلس یک نقيصۀ فاحش وجود دارد و آن این است که گوئی خود کاتب یا کارفرما در صدد تلخيص برآمده و قسمتی از اشعار را جای به جای و در بعضی جاها تا پنجاه و شصت بیت حذف کرده و این مقصود را چنان استادانه انجام داده‌اند که غالباً نقصانی در روح مطالب راه نمی‌یابد و ما بیشتر افتادگی‌ها را در حواشی یادآور شده ایم.

بالجمله نگارنده این دو نسخه را به دقت مقابله و هر جا يقين به تحريف داشت از روی نسخۀ دیگر اصلاح کرد و در متن بنوشت و نسخه بدل هائی را که چندان بی‌راه نمی‌نمود در حواشی بیاورد و از نسخه بدل های بی‌معنی که جز پر کردن حاشیه و تضييع عمر خواننده و نویسنده هیچ سودی ندارد اجتناب نمود. بسیاری از نسخه بدل ها که در حاشیه نقل شده از قبیل تصرّفانی است که به زودی شرح آن را خواهیم نوشت. در مقدّمه و حواشی غالب این نشان ها را به کار برده ام.

خ: نشان نسخۀ کتابخانۀ مجلس و هر جا نشانی نگذارده‌ایم مقصود همین نسخه است.

حص با ص: نشان نسخه‌ای که از روی کتاب آقای الفت نوشته شد.

—————————–

[۱] . مرحوم يوسف اعتصامی سالها رئیس کتابخانۀ مجلس بود و در دی ماه ۱۳۱۶ شمسی هجری مطابق ۱۳۵۶ قمری هجری بدرود زندگی گفت.

[۲] . در جانشینان و اعقاب مولوی دو نفر داریم که شیخ بوستان خلیفۀ چهاردهم و دیگر حاج بوستان خليفۀ نوزدهم و اینکه نام و خطش در این نسخه دیده می‌شود به قرائنی که از روی خود کتاب برمی آید شیخ بوستان اوّل است.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *