مثنوی مولانا – دفتر دوّم – بخش ۵۸ – خواندنِ مُحْتَسِبْ مَستِ خَراب اُفتاده را به زندان
| ۲۳۹۲ | مُحْتَسِب در نیم شب جایی رَسید | در بُنِ دیوارْ مَستی خُفته دید | |
| ۲۳۹۳ | گفت هِی مَستی، چه خورده‌ستی؟ بگو | گفت ازین خوردم که هست اَنْدَر سَبو | |
| ۲۳۹۴ | گفت آخِر در سَبو واگو که چیست؟ | گفت ازان که خورده‌ام گفت این خَفی‌ست | |
| ۲۳۹۵ | گفت آنچه خورده‌یی آن چیست آن؟ | گفت آن که در سَبو مَخْفی‌ست آن | |
| ۲۳۹۶ | دور می‌شُد این سوآل و این جواب | مانْد چون خَر مُحْتَسِب اَنْدَر خَلاب | |
| ۲۳۹۷ | گفت او را مُحتَسِب هین، آه کُن | مَستْ هوهو کرد هنگامِ سُخُن | |
| ۲۳۹۸ | گفت گفتم آه کُن، هو می‌کُنی؟ | گفت من شاد و تو از غَمْ مُنْحَنی | |
| ۲۳۹۹ | آه از دَرد و غَم و بیدادی است | هوی هویِ مِیْ‌خوران از شادی است | |
| ۲۴۰۰ | مُحْتَسب گفت این نَدانَم، خیزْ خیز | مَعْرِفَت مَتْراش و بُگْذار این سِتیز | |
| ۲۴۰۱ | گفت رو، تو از کجا من از کجا؟ | گفت مَستی، خیز تا زندان بیا | |
| ۲۴۰۲ | گفت مَست ای مُحْتَسِب بُگْذار و رو | از برهنه کِی توان بُردن گِرو؟ | |
| ۲۴۰۳ | گَر مرا خود قُوَّتِ رَفتن بُدی | خانهٔ خود رَفْتَمی، وین کِی شُدی؟ | |
| ۲۴۰۴ | من اگر با عقل و با اِمْکانَمی | هَمچو شَیخان بر سَرِ دُکّانَمی |
دکلمه_مثنوی
داروغه نیم شبی مردی مست می‌بیند که کنار دیواری خوابیده بود. داروغه او را صدا می‌کند و می‌گوید: بگو ببینم چه خورده‌ای؟ مست می‌گوید: از همان که در کوزه است! داروغه می‌گوید: در کوزه چیست؟ مرد می‌گوید: همان که خورده‌ام! این سوال و جواب چندبار بینشان رد و بدل می‌شود و چون داروغه از اثبات شرابخواری او ناتوان می‌شود با خود فکری می‌کند و می‌گوید: آه، آه کن تا از بوی دهانت موضوع روشن شود. مرد به جای آه آه، هو هو می‌کند. داروغه می‌گوید می‌گویم آه آه کن هوهو می‌کنی؟ برخیز تا به زندان رویم. مست می‌گوید: من اگر توان راه رفتن داشتم به خانه می‌رفتم چرا به زندان روم!
اشعار مولانا چند لایه تفسیر دارد.شما تفسیر ک نمیکنید هیچ. در معنای اولیه هم مانده اید.معنا کردنتان مانند بچه دبستانیاست..شعر به این نابی این معنا را دارد؟ اگر برداشت خودتان هم از شعر انقدر سطحیست در سایت خود را تخته کنید
ما در دبستان و ادبستان مولانا ابتدا ادب و قدردانی را آموخته ایم.عنایت همراهمان باشد و توجه اساتیدی مانند شما، حتما لایه های دیگر را در سطوح بالاتر یاد خواهیم گرفت.
اتفاقا مولانا و تمامی شعرا نیاز به تفسیر ندارن و تفسیر اشعار یه دکان برای خیلیهاست
کجای شعر نامفهومه؟ شما از کجا میدونید منظور مولانا از مستی چی بوده؟ به شما توضیح داده؟ انقدر به چیزهای زیبای دنیا مقام قدسی ندید
سلام و تشکر فراوان از زحمات دست اندکاران وب سایت و کانال شمس و مولانا
مدت چهار سال است که از طریق کانال تلگرام و وب سایت قدیم و جدید شما با حضرات شمس و مولانا آشنا شدم و به جرات می‌توانم بگویم که شما باعث چرخش یکصدو هشتاد درجه زندگی من از تاریکی و فنا به روشنایی و امید شده‌اید
دست تک تک شما عزیزان را هر کجا که هستید میبوسم و از شما خواهش می‌کنم به کلام این بوالفضولان حاسد توجه نکنید و با انرژی مضاعف و بیش از پیش به کار فرهنگی و خداپسندانه خود ادامه دهید که این حاسدان از همان ابتدای تاریخ بوده‌اند و خواهند بود
برای شما عزیزان از خداوند متعال آرزوی موفقیت و کامرانی دارم
عالی بود
از دست اندرکاران کانال کمال تشکر را دارم.دکتر توحیدنیا
خیلی جالبه که اشعار مولانا خیلی ساده و صاف گفته شده ولی اساتید خیلی پیچیده ش کردن و خیلی دوست دارم استاد بزرگی که بالا ایراد گرفتن این شعر مولانا رو هم تفسیر کنند
مطرب ما چه میزنی بار دگر تو طق طقو
طق کیو طقو کی است شمس من است حق حقو بقر بو بق بقو