مولوی‌نامه – جلد اول – فصل چهارم: اولیا اصحاب کهفند ای عنود

۱۶- مولوی می‌گوید اولیای خدا مانند اصحاب کهف‌اند؛ که در ظاهر بیدار و به معنی خفته و آلت فعل و تحت تصرف حق‌اند و دست قدرت حق‌تعالی ایشان را در خواب از این پهلو بدان پهلو می‌گرداند «تَحْسَبُهُمْ أَیقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیمِینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ: سورۀ کهف ج ۱۵»؛ که مولوی «ذاتَ الْیمِینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ» را به اعمال نیک روحانی و اشغال جسمانی تأویل می‌کند؛ یعنی جمیع امور روحی و جسمی ایشان را خداوند کفایت و کارسازی می‌کند، و ایشان را به خود وانمی‌گذارد؛ و به وجه دیگر یعنی هر فعلی که از صنف اولیا صادر می‌شود فعل حق است؛ و وجود ایشان در مثل مانند کوه است که صدای دیگری را منعکس و بازگوی می‌کند؛ و این طایفه را در هیچ حال از هیچ‌چیز بیم و هراس نباشد «الا إِنَّ اَوْلِیاءَ الله لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ: سورۀ یونس ج ۱۱ آیه ۶۲»؛ و «یا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَیکمُ الْیوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ: سورۀ زخرف ج ۲۵ آیه ۶۸».

در دفتر اول مثنوی ضمن داستان حضرت یوسف علیه السلام می‌گوید:

اولیا اصحاب کهفند ای عَنود/ در قیام و در تقلب هم رُقود

می‌کَشَدشان بی‌تکلف در فعال/ بی‌خبر ذاتَ الیَمین ذاتَ الشَمال

چیست آن ذاتَ الیَمین، فعل حسن/ چیست آن ذات الشَمال، اَشغالِ تن

گر تو بینیشان به دشواری درون/ نیست شان خوفی و لا هم یحزنونزر[۱]

می‌رود این هر دو کار از اولیا[۲]/ بی‌خبر زین هر دو ایشان چون صدا

گر صدایت بشنواند خیر و شرّ/ ذات کُه[۳] باشد ز هر دو بی‌خبر

***

اولیا را خواب مُلک است ای فلان/ همچو آن اصحاب کهف اندر جهان

خواب می‌بینند و آنجا خواب نی/ در عدم درمی‌روند و باب نی

[۱]  این بیت را نیکلسون ندارد.

[۲]  انبیا: خ- ظاهراً تحریف است.

[۳]  ذات او: خ- متن که از روی نیکلسون نقل کرده‌ایم اینجا صحیح‌تر است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *