مولوی‌نامه – جلد اول – فصل چهارم: جوش نطق از دل نشان دوستی است

۹- جایی که همدلی و الفت باطنی نباشد نطق انسان بسته می‌شود؛ و برعکس در موردی که به رفیقی موافق و دوستی صادق اهل حال برخوردیم، همچون بلبلی می‌شویم که باغ گل دیده باشد؛ و از این مقدمه نتیجه می‌گیریم که «جوش نطق از دل نشان دوستی است».

جوش نُطق از دل نشان دوستی است/ بستگی نُطق، از بی‌اُلفتی است

دل که دلبر دید، کی ماند تُرُش/ بلبلی گُل دید، کی ماند خَمش

ماهی بریان ز آسیب خَضِر/ زنده شد در بحر گشت او مَستَقِر[۱]

یار را با یار چون[۲] بنشسته شد/ صدهزاران لوح سِر دانسته شد

لوح محفوظ است پیشانی یار/ راز کَونَینَش نماید آشکار

بیت سوم اشاره است به داستان حضرت موسی علیه السلام و همراه او که «یوشع بن نون» گفته‌اند؛ و زنده شدن ماهی بریان شده در اثر برخورد به منظر شخص خضر نبی علیه السلام، یا برخورد به آب خضر یعنی آب حیوان؛ که حکایتش در قرآن کریم سورۀ کهف آمده است.

«قالَ اَرَاَیتَ إِذْ اَوَینا إِلَی الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَ ما اَنْسانِیهُ إِلاَّ الشَّیطانُ اَنْ اَذْکرَهُ وَ اتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَباً: کهف ج ۱۵ آیه ۶۲».

پس «خضر» در بیت اگر مراد شخص خضر نبی علیه السلام نباشد؛ از باب توسعات مجاز حذف است، و مقصود «آب خضر» است؛ یعنی ماهی بریان از برخورد با آب خضر زنده شد و در دریا مستقر گردید.

[۱]  زنده گشت و سوی دریا شد مقر: خ.

[۲]  نیکلسون این صورت را در متن و نسخۀ بدل آن را در حاشیه «یار چون با یار خود» نوشته است؛ و در بعضی نسخ چاپی «خوش» به جای «خود» نوشته‌اند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *