مولوینامه – جلد اول – فصل چهارم: هیچ کنجی بیدد و بیدام نیست
۱۰- در حدیث است که «لو کان المؤمن فی جحر ضب لقیض الله له من یؤذیه» یعنی اگر مؤمن در سوراخ سوسمار باشد، خداوند یکی را بر آزار او برگمارد.
نیز در حدیث است «لم یکن مؤمن و لا یکون الی یوم القیامة الا و له جار یؤذیه» یعنی هرگز مؤمنی نباشد مگر آنکه به آزار همسایه گرفتار باشد.
این نوع تعبیرات از خصایص لحن احادیث است؛ مقصود اصلی این است که مؤمنان صالح هیچگاه از زحمت و اذیت و آزار خلق ایمن نیستند.
مولوی نیز ظاهراً نظر به همین قبیل احادیث دارد که گفته است:
گر گُریزی بر امید راحتی/ زان طرف هم پیشت آید آفتی
هیچ کُنجی بیدَد و بیدام نیست/ جز به خلوتگاه حق آرام نیست
و الله ار سوراخ موشی دَر رَوی/ مُبتلای گربه چَنگالی شوی
یکی از ظرفا میگفت در اثبات ایمان من همین نشان بس که در خانهبهدوشی همۀ کویها و محلات شهر را دیده و هیچ کجا از زحمت و آزار همسایگان ایمن و آسوده نبودهام!
***
مبحث خلوت و صحبت را ختم میکنم و به مطالب دیگر میپردازم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!