مولوی‌نامه – جلد دوم – فصل چهارم: عرض قابل نقل‌وانتقال نیست

قاعدۀ تجدد امثال اشاعره را شنیدید (العرض لا یبقی زمانین).

قاعدۀ علمی دیگر هم مربوط به مبحث جواهر و اعراض داریم که اختصاص به اشاعره ندارد بلکه مورد قبول جمهور حکما و متکلمان است.

می‌گویند عرض قابل نقل و انتقال نیست؛ به این دلیل که موضوع و محل از مشخصات وجود اعراض است؛ یعنی عرض، وجود مستقل جدا از موضوع و محل ندارد، بلکه وجود عینی آن قائم به وجود موضوع و محل است، پس اگر عرض از موضوعش جدا شود قوام وجودی او از بین می‌رود و فانی و زایل خواهد شد.

اما این‌که گرم شدن و بویناکی اجسام مجاور یکدیگر را می‌بینیم، به اعتقاد ایشان نه از جهت انتقال عرض از محلی به محل دیگر، بلکه از این جهت است که در اثر مجاورت و ملامست، در جسم مجاور استعدادی به وجود می‌آید که موجب ایجاد حرارت و رایحه می‌گردد؛ و این اوصاف مستقلاً از مبدأ خلقت به جسم مجاور افاضه می‌شود. مولوی به همین قاعده اشاره کرده است.

نقل نتوان کرد مر اعراض را/ لیک از جوهر بَرَند اَمراض را

گفت شاها بی‌قنوط عقل نیست/ گر تو فرمایی عرض را نقل نیست

***

خواجه نصیرالدین طوسی در متن تجرید به همان دلیل که اشاره کردیم اشاره می‌کند «و الموضوع من جملة المشخصات و العرض لا یصح علیه الانتقال»[۱].

و تفتازانی در شرح مقاصد می‌گوید: «اتفق الحکماء و المتکلمون علی امتناع انتقال العرض من «محل الی آخر» ج ۱ ص ۱۷۸».

در همین کتاب و همچنین شرح مواقف و شرح تجرید قوشجی دلایل و اعتراضات این قاعده به تفصیل نوشته شده است طالبان این مباحث می‌توانند بدان مآخذ رجوع کنند.

[۱] بد نیست مطلب تازه‌ای را که شاید کمتر شنیده باشید اینجا گوشزد کنم که خواجه در تجرید از نظر کلامی بحث می‌کند نه از جنبۀ فلسفی؛ و بدین سبب ممکن است پاره‌ای از مطالب این کتاب در ظاهر با مؤلفات فلسفی خواجه مانند «شرح اشارات» سازگار نباشد؛ و ظاهراً به همین جهت بعضی در انتساب تجرید به خواجه تردید نموده‌اند چنان‌که از گفتۀ «تفتازانی» در«شرح مقاصد» معلوم می‌شود. در مبحث ماهیت «لا بشرط» و «بشرط شیئی» و«بشرط لا» نوشتۀ «شرح اشارات» را با «تجرید» مقایسه می‌کند و چون آن را به نظر خود متناقض می‌بیند می‌گوید: «اورد هذا الکلام فی کتاب التجرید علی وجه یشهد بانه لیس من تصانیفه.. و فیه شهادة بما رمی به التجرید من انه لیس من تصانیفه مع جلالة قدره عن ان ینسب الی غیره ج ۱ ص ۱۰۲» در جای دیگر هم با عبارت تردیدآمیز می‌نویسد «التجرید المنسوب الی الحکیم الطوسی ج ۲ ص ۲۸۷». اتفاقاً بنده هر قدر دقت کردم در خصوص ماهیت لا بشرط و بشرط لا مابین نوشته‌های شرح اشارات و تجرید تعارض و تنافی نیافتم «و الله العالم».

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *