مولوی‌نامه – جلد دوم – فصل چهارم: عقاید عرفانی و مسلک خاص مولوی – ۳۵ – گرویدن خلق به انبیا و اولیا به جاذبۀ جنسیت بشری

مولوی می‌گوید که پیامبران و برگزیدگان الهی در باطن از جنس روح و ملک‌اند؛ یعنی هرچند به صورت، جسمانی‌اند به معنی همچون فرشتگان در عالم روح زندگی می‌کنند

انبیا چون جنس روحند و ملک/ مر ملک را جذب کردند از فلک 

اما در ظاهر به صورت بشر جسمانی خلق شده‌اند تا به مقتضی جاذبۀ جنسیت، جامعۀ بشری را هدایت و اصلاح کنند.

در دفتر چهارم در داستان آن زن که طفل او بر سر ناودان غیژید و در خطر افتادن بود؛ و از حضرت علی علیه السلام چاره جست؛ بفرمودند تا طفلی را بر بام برد، و کودک او به هوای آن طفل از ناودان بازآمد

گفت طفلی را برآور هم به بام/ تا ببیند جنس خود را آن غلام
سوی جنس آید سبک زان ناودان/ جاذب هر جنس را هم‌جنس دان 

منتقل به حال و کار انبیا و مبعوثان الهی و پیروان ایشان می‌شود؛ آیت کریمۀ «إِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُکمْ» فرایاد او می‌آید و چنین افاده می‌کند

زان بود جنس بشر[۱] پیغمبران/ تا به جنسیت رهند از ناودان
پس بشر فرمود خود را مثلکم/ تا به جنس آیند و کم گردند گُم[۲]
زانکه جنسیت عجایب جاذبی است/ جاذب[۳] جنس است هرجا طالبی است

[۱] زان شدستند از بشر: خ.

[۲] آیید و کم گردید گم: نیکلسون با نسخه ‌بدل متن که چند نسخۀ خطی قدیم رجحان آن‌را تأیید می‌کند.

[۳] جاذبش: خ.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *