مولوی‌نامه – جلد اول – فصل چهارم: قیامت صغری و کبری در موت ارادی و طبیعی

ولادت دوم، و تبدیل مزاج را صوفیه «قیامت صغری» و «حشر قبل از نشر» می‌گویند؛ و قیام قیامت را منوط و مشروط به موت می‌دانند؛ اعم از موت طبیعی یا ارادی «موتوا قبل ان تموتوا»؛ و حدیث «من مات فقد قامت قیامته» و «الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا» را شامل هر دو قسم موت، و هر دو نوع قیامت صغری و کبری، می‌شمارند؛ قیامت صغری در موت ارادی، و قیامت کبری پس از موت طبیعی.

یک بیت پیش خواندم؛ اکنون همان را با چند بیت بعدش می‌خوانم:

زادۀ ثانی است احمد در جهان/ صد قیامت بود او اندر عِیان

زو قیامت را همی‌پُرسیده‌اند/ کای قیامت تا قیامت راه چند

با زبان حال می‌گفتی بسی/ که ز محشر، حَشر را پرسد کسی

بهر این گفت آن رسول خوش‌پیام/ رمز موتوا قَبل مَوتٍ یا کِرام

پس قیامت شو، قیامت را ببین/ دیدن هر چیز را شرط است این

و مقصود از موت ارادی جز این نیست که مرید طالب، پیش شیخ راهبر، در راه فقر، تسلیم و نیاز صرف باشد و شهوات و خودنمایی‌های بشری را به کلی دور بریزد.

مولوی در مجلد اول مثنوی در داستان بازرگان و طوطی دراین‌باره داد سخن داده است که باید تمام آن را خواند و مطالعه کرد و لذت برد؛ من برای نمونه چند بیت آن را نقل می‌کنم:

معنی مُردن ز طوطی بُد نیاز/ در نیاز و فقر، خود را مُرده ساز

تا دم عیسی تو را زنده کُند/ همچو خویشت خوب و فرخنده کند

از بهاران کی شود سرسبز، سنگ/ خاک شو تا گل برویی[۱] رنگ‌رنگ
سال‌ها تو سنگ بودی دل‌خَراش/ آزمون را یک زمانی خاک باش

[۱]  بروید: خ. توضیحاً فعل «روییدن» به معنی لازم و متعدی هر دو استعمال می‌شود؛ مولوی جای دیگر هم به معنی متعدی گفته است.

گر سخن‌کش بینم اندر انجمن/ صد هزاران گل برویم زین چمن/ چون بکاری در زمین اصل کار/ تا بروید هریکی را صد هزار

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *