جستجوی جدید

اگر از نتایج زیر راضی نیستید، جستجوی دیگری انجام دهید.

10 نتیجه جستجو برای: #احمد_ظاهر

1

گالری موسیقی

برای خرید تصحیح جدید مقالات شمس تبریزی اینجا را کلیک کنید. برای مشاهدۀ بخش فایل‌های سخنرانی از اساتید مختلف اینجا را کلیک کنید. به بخش گالری موسیقی سایت شمس و مولانا خوش آمدید. دوستان عزیز، تمامی فایل های صوتی و تصویری موجود در سایت، در زیر اشعار قرار گرفته اند تا همزمانی که شما به این موسیقی […]

2

غزل ۸۲ مولانا

  ۱ معشوقه به سامان شُد تا باد چُنین بادا کُفرَش همه ایمان شد تا باد چُنین بادا ۲ مُلْکی که پَریشان شُد از شومیِ شَیطان شد باز آنِ سُلَیمان شد تا باد چُنین بادا ۳ یاری که دِلَم خَستی دَر بر رُخِ ما بَستی غَم‌خواره‌ی یاران شد تا باد چُنین بادا ۴ هم باده […]

3

غزل ۱۶۳ مولانا

  ۱ بِرَوید ای حَریفان بِکَشید یار ما را به من آوَرید آخِر صَنَمِ گُریزپا را ۲ به تَرانه‌هایِ شیرین به بَهانه‌هایِ زَرّین بِکَشید سویِ خانه مَهِ خوبِ خوشْ لِقا را ۳ وَگَر او به وَعده گوید که دَمی دِگَر بیایم همه وَعده مَکْر باشد بِفَریبَد او شما را ۴ دَمِ سَختْ گرم دارد که […]

4

غزل ۳۲۹ مولانا

  ۱ بیایید بیایید که گُلْزار دَمیده‌ست بیایید بیایید که دِلْدار رَسیده‌ست ۲ بیارید به یک بار همه جان و جهان را به خورشید سِپارید، که خوش تیغْ کَشیده‌ست ۳ بَر آن زِشت بِخَندید، که او ناز نِمایَد بر آن یار بِگریید، که از یار بُریده‌ست ۴ همه شهر بِشورید، چو آوازه دَرافتاد که دیوانه […]

5

غزل ۶۲۳ مولانا

  ۱ عاشق شُده‌یی ای دل، سودات مُبارک باد از جا و مَکان رَسْتی، آن‌جات مُبارک باد ۲ از هر دو جهان بُگْذَر، تنها زَن و تنها خور تا مُلْک مَلَک گویند: تَنْهات مُبارک باد ۳ ای پیش‌روِ مَردی، امروز تو بَرخوردی ای زاهِدِ فردایی، فردات مُبارک باد ۴ کُفرَت هَمِگی دین شد، تَلْخَت همه […]

6

غزل ۶۴۸ مولانا

  ۱ ای قومِ به حَجّ رفته کُجایید کُجایید؟ مَعشوقْ همین جاست بیایید بیایید ۲ معشوقِ تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سَرگشته شما در چه هَوایید؟ ۳ گَر صورتِ بی‌صورتِ معشوقْ بِبینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ۴ دَه بار از آن راه بِدان خانه بِرَفتید یک بار […]

7

غزل ۱۸۰۵ مولانا

  ۱ پوشیده چون جان می‌رَوی اَنْدَر میانِ جانِ من سَروِ خُرامانِ مَنی ایِ رونَقِ بُستانِ من ۲ چون می‌رَوی‌ بی‌منْ مَرو، ای جانِ جانْ‌ بی‌تَن مَرو وَزْ چَشمِ من بیرون مَشو ای مَشْعَله‌‌یْ تابانِ من ۳ هفت آسْمان را بَردَرَم وَزْ هفت دریا بُگْذرم چون دِلْبَرانه بِنْگَری در جانِ سَرگَردانِ من ۴ تا آمدی […]

8

غزل ۲۰۳۹ مولانا

  ۱ رو سَر بِنِهْ به بالین، تنها مرا رَها کُن تَرکِ منِ خَرابِ شب‌گَردِ مُبْتَلا کُن ۲ ماییم و موجِ سودا، شبْ تا به روزْ تنها خواهی بیا بِبَخشا، خواهی بُرو جَفا کُن ۳ از من گُریز، تا تو هم در بَلا نَیُفتی بُگْزین رَهِ سَلامَت، تَرکِ رَهِ بَلا کُن ۴ ماییم و آبِ […]

9

غزل ۲۲۱۹ مولانا

  ۱ من غُلامِ قَمَرم، غیر قَمَر هیچ مگو پیشِ من، جُز سُخَنِ شمع و شِکَر، هیچ مگو ۲ سُخَنِ رنج مگو، جُز سُخَنِ گنج مگو وَرْ ازین بی‌خَبَری، رنج مَبَر، هیچ مگو ۳ دوشْ دیوانه شُدم، عشقْ مرا دید و بِگُفت آمدم، نَعْره مَزَن، جامه مَدَر، هیچ مگو ۴ گفتم ای عشق من از […]

10

غزل ۲۳۰۹ مولانا

  ۱ من بی‌خود و تو بی‌خود، ما را که بَرَد خانه؟ من چند تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه؟ ۲ در شهر یکی کَس را هُشیار نمی‌بینم هریک بَتَر از دیگر، شوریده و دیوانه ۳ جانا به خَرابات آ، تا لَذَّتِ جانْ بینی جان را چه خوشی باشد، بی‌صُحبَتِ جانانه؟ ۴ هر […]