غزل ۶۴۸ مولانا

 

۱ ای قومِ به حَجّ رفته کُجایید کُجایید؟ مَعشوقْ همین جاست بیایید بیایید
۲ معشوقِ تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سَرگشته شما در چه هَوایید؟
۳ گَر صورتِ بی‌صورتِ معشوقْ بِبینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
۴ دَه بار از آن راه بِدان خانه بِرَفتید یک بار ازین خانه بَرین بامْ بَرآیید
۵ آن خانه لَطیف است نِشانْ‌هاش بِگُفتید از خواجهٔ آن خانه نشانی بِنَمایید
۶ یک دستهٔ گُل کو اگر آن باغْ بِدیدیْت؟ یک گوهرِ جانْ کو اگر از بَحرِ خدایید؟
۷ با این همه آن رنج شما گَنجِ شما باد اَفْسوس که بر گنجِ شما پَرده شمایید

#دکلمه_غزل_مولانا با صدای #عبدالکریم_سروش        دانلود فایل

#شکیلا     دانلود فایل

#هژیر_مهرافروز       دانلود فایل

#محسن_چاوشی    دانلود فایل

#احمد_ظاهر        دانلود فایل

 

#شرح_غزل

ای مردمانی که به حج رفته‌اید، خوب نگاه کنید ببینید به کجا رفته‌اید. معشوق شما همین جایی هست که شما حضور دارید.
معشوق شما همسایۀ شما است و دیوار خانه‌اش به دیوار خانۀ دل شما چسبیده است. شما به چه خیال و دلیل واهی خودتان را سرگشتۀ بیابان‌ها کرده‌اید؟
اگر توانایی درک صورت بی‌صورت معشوق را داشته باشید، خود شما هم صاحبخانه، هم خود خانه و هم کعبه هستید.
ده بار از آن راه سخت به خانۀ کعبه رفتید، برای یک بار هم که شده از خانۀ وجود خود بیرون بیایید و نگاهتان را به سطح بالاتری بیاورید.
آن خانۀ کعبه جای لطیفی است و نشانه‌های آن را نقل کردید، حالا اگر می‌توانید نشانه‌های صاحب آن خانه را بگویید.
اگر حقیقتا آن باغ را مشاهده کردید، یک دسته گل از آن نشان بدهید. و اگر از دریای رحمت الهی آمده‌اید، حداقل یک گوهر از آن جا نشان دهید.
با این همه احوال، آن همه رنج‌هایی که برای رسیدن به آن خانه کشیده‌اید برای شما تبدیل به گنج خواهد شد اما افسوس که خودتان پرده‌ای پوشاننده بر آن گنج هستید.

۱۶/۰۳/۱۳۹۷

 

3 پاسخ
  1. مرتضی اویسی فر
    مرتضی اویسی فر گفته:

    هر کلمه و هر مصرع از این غزل باندازه شاهنامه تفسیر و تعبیر دارد و حقا که اشعار حضرت شمس و مولانا تفسیر قرآن نام نهند لذا من نظر خود را در خصوص یک بیت بطور مختصر عرض میدارم:
    گَر صورتِ بی‌صورتِ معشوقْ بِبینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
    مصداق این مصرع حضرت سعدی رح می باشد که می فرمایند: رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند.
    توحید مراتبی دارد:
    ۱- توحید عام که یکی شنیدن است.
    ۲- توحید خاص یکی دانستن است.
    ۳- توحید خاص الخاص یکی دیدن است.(صد میدان خواجه عبدالله انصاری رح)
    اشاره به یگانگی عاشق و معشوق و فنا فی الله ااست:
    فنا نیستی است و آن نیست گشتن به سه چیز است در سه چیز:
    ۱- نیست گشتن جستن در یافته
    ۲- نیست گشتن شناختن در شناخته
    ۳- نیست گشتن دیدن در دیده(صد میدان خواجه عبدالله انصاری رح)
    کسی که به این مقام دست می یابد غیر از خدا هیچ نمی بیند و هیچ هر چه هست خداست.
    مرتضی اویسی فر. زاهدان

    پاسخ
    • هادی
      هادی گفته:

      سلام.
      از کجا میتونم شرح های دیوان شمس رو پیدا کنم؟
      در سایت ها فقط معانی ابیات ذکر شده

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *