مولوی‌نامه – جلد اول – فصل اول: آداب و رسوم اخلاقی و اجتماعی – راست و دروغ

 

۲- صدق و کذب

مولوی می‌گوید راستی موجب طمأنینه و آرامش قلب است و دل انسان به دروغ نمی‌آرامد؛ دست آخر هم دروغ معلوم و آشکار می‌شود.

عمده مایۀ سخن مولوی در این‌باره حدیث شریف است. دَع ما یریبک الی ما لا یریبک فانّ الصّدق طمانینة و الکذب ریبة.

دل نیارامد ز گفتار دروغ/ زآب و روغن هیچ نفروزد فروغ

در حدیث راست آرام دل است/ راستی‌ها دانۀ دام دل است

***

دل بیارامد ز گفتار صواب/ آن‌چنان‌که تشنه آرامد ز آب

***

چون طُمانینه است صدق با فروغ/ دل نیارامد به گفتار دروغ

***

وعده‌ها باشد حقیقی دل‌پذیر/ وعده‌ها باشد مجازی تاسه گیر

مولوی در بیان این‌که دروغ به خورد روح انسانی نمی‌رود و عاقبت معلوم خواهد شد تشبیهی تازه دارد که در ادبیات فارسی بی‌سابقه است.

کذب چون خَس باشد و دل چون دهان/ خس نگردد در دهان هرگز نهان

تا در او باشد زبانی می‌زند/ تا به دانش از دهن بیرون کند (ج ۶ ص ۶۱۳ طبع علاءالدوله و میرزا محمود)

مولوی در یک‌جا تحقیق می‌کند که دروغ از راست تولید می‌شود برای این‌که می‌خواهد مثل راست رواج و تأثیر داشته باشد، و به عبارت دیگر دروغ از برکت راست جلوه می‌کند مثل میوۀ تلخ که از برکت میوۀ شیرین آب می‌خورد.

قدری مطلب دقیق است باز توضیح می‌دهم

دروغ و راست شامل قول و فعل یا گفتار و کردار هر دو می‌شود، کسی که به دروغ دعوی هنرمندی می‌کند باعث و انگیزه‌اش جز این نیست که می‌خواهد خود را به جای هنرمند راستین واقعی قلمداد کرده باشد؛ کسی که دروغ می‌گوید می‌خواهد دروغ او مانند راست جلوه کند و مؤثر واقع شود، پس درست آمد که دروغ از راست تولید می‌شود.

کی دروغی قیمت آرد بی ز راست/ در دو عالم هر دروغ از راست خاست

راست را دید او رَواجی و فروغ/ بر امید او روان کرد او دروغ  (ج ۶ ص ۶۰۵ علاءالدوله و میرزا محمود)

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *