جستجوی جدید

اگر از نتایج زیر راضی نیستید، جستجوی دیگری انجام دهید.

11 نتیجه جستجو برای: #محمدرضا_شجریان

1

گالری موسیقی

برای خرید تصحیح جدید مقالات شمس تبریزی اینجا را کلیک کنید. برای مشاهدۀ بخش فایل‌های سخنرانی از اساتید مختلف اینجا را کلیک کنید. به بخش گالری موسیقی سایت شمس و مولانا خوش آمدید. دوستان عزیز، تمامی فایل های صوتی و تصویری موجود در سایت، در زیر اشعار قرار گرفته اند تا همزمانی که شما به این موسیقی […]

2

مثنوی مولانا – دفتر اول – بخش ۱ – سرآغاز

برای خرید تصحیح جدید مقالات شمس تبریزی اینجا را کلیک کنید. کانال تلگرام مثنوی‌خوانی. خوانش و توضیح مثنوی مولانا با رویکرد کاربردی و نیم‌نگاهی به مقالات شمس تبریزی: masnavikhany@ ۱ بِشْنو این نِی چون شِکایَت می‌کُند از جُدایی‌ها حِکایَت می‌کُند ۲ کَزْ نِیِسْتان تا مرا بُبْریده‌اَند در نَفیرَم مرد و زن نالیده‌اَند ۳ سینه خواهم شَرحه […]

3

غزل ۹ مولانا

  ۱ من از کجا، پَنْد از کجا؟ باده بِگَردان ساقیا آن جامِ جان افزای را، بَرریز بر جانْ ساقیا ۲ بر دستِ من نِهْ جامِ جان، ای دستگیرِ عاشقان دور از لَبِ بیگانگان، پیش آر پنهانْ ساقیا ۳ نانی بِدِه نان خواره را، آن طامِعِ بیچاره را آن عاشقِ نانْباره را کُنجی بِخُسبانْ ساقیا […]

4

غزل ۴۲۷ مولانا

  ۱ در دل و جانْ خانه کردی عاقِبَت هر دو را دیوانه کردی عاقِبَت ۲ آمدی کآتَش دَرین عالَم زَنی وانَگشتی تا نکردی عاقِبَت ۳ ای زِ عشقَت عالَمی ویران شُده قَصدِ این ویرانه کردی عاقِبَت ۴ من تو را مشغول می‌کردم دِلا یادِ آن افسانه کردی عاقبت ۵ عشق را بی‌خویش بُردی در […]

5

غزل ۵۳۳ مولانا

  ۱ رِنْدان سَلامَت می‌کنند جان را غُلامت می‌کنند مَستی زِ جامَت می‌کنند مَستان سَلامَت می‌کنند ۲ در عشقْ گشتم فاش‌تَر وَزْ هَمگِنان قَلّاش‌تَر وَزْ دِلْبَران خوش‌باش‌تَر مَستان سَلامَت می‌کنند ۳ غوغایِ رُوحانی نِگَر سَیلابِ طوفانی نِگَر خورشیدِ رَبّانی نِگَر مَستان سَلامَت می‌کنند ۴ اَفْسون مرا گوید کسی؟ توبه زِ من جویَد کسی؟ بی پا […]

6

غزل ۵۵۳ مولانا

  ۱ بی‌هَمِگان به سَر شود بی‌تو به سَر نمی‌شود داغِ تو دارد این دِلَم جایِ دِگَر نمی‌شود ۲ دیدهٔ عقلْ مَستِ تو چَرخهٔ چَرخْ پَستِ تو گوشِ طَرَب به دستِ تو بی‌تو به سَر نمی‌شود ۳ جانْ زِ تو جوش می‌کُند دلْ زِ تو نوش می‌کُند عقلْ خُروش می‌کُند بی‌تو به سَر نمی‌شود ۴ […]

7

غزل ۷۶۷ مولانا

  ۱ صَنَما جَفا رها کُن کَرَم این رَوا ندارد بِنِگَر به سویِ دَردی که زِ کَس دَوا ندارد ۲ زِ فَلَک فُتاد طَشْتَم به محیطْ غَرقه گشتم به درونِ بَحر جُز تو دِلَم آشنا ندارد ۳ زِ صَبا هَمی‌رَسیدم خبری که می‌پَزیدم زِ غَمَت کُنون دلِ من خبر از صَبا ندارد ۴ به رُخانِ […]

8

غزل ۱۴۰۳ مولانا

  ۱ آمده‌‌‌‌‌ام که سَر نَهَم، عشقِ تو را به سَر بَرَم وَرْ تو بگویی‌‌‌‌‌ام که نی، نی شِکَنَم شِکَر بَرَم ۲ آمده‌‌‌‌‌ام چو عقل و جان، از همه دیده‌ها نَهان تا سویِ جان و دیدگان، مَشْعلهٔ نَظَر بَرَم ۳ آمده‌‌‌‌‌ام که رَهْ زَنَم، بر سَرِ گنجِ شَهْ زَنَم آمده‌‌‌‌‌ام که زَر بَرَم، زَرْ نَبَرَم […]

9

غزل ۱۴۳۵ مولانا

  ۱ به گِردِ دل‌ همی‌گَردی، چه خواهی کرد؟ می‌دانم چه خواهی کرد؟ دل را خون و رُخ را زَرد، می‌دانم ۲ یکی بازی بَرآوَرْدی، که رَخْتِ دل همه بُردی چه خواهی بعد از این بازی دِگَر آوَرْد، می‌دانم ۳ به یک غَمْزه جِگَر خَستی، پَس آتش اَنْدَرو بَستی بِخواهی پُخت، می‌بینم، بِخواهی خَورْد می‌دانم […]

10

غزل ۲۰۳۹ مولانا

  ۱ رو سَر بِنِهْ به بالین، تنها مرا رَها کُن تَرکِ منِ خَرابِ شب‌گَردِ مُبْتَلا کُن ۲ ماییم و موجِ سودا، شبْ تا به روزْ تنها خواهی بیا بِبَخشا، خواهی بُرو جَفا کُن ۳ از من گُریز، تا تو هم در بَلا نَیُفتی بُگْزین رَهِ سَلامَت، تَرکِ رَهِ بَلا کُن ۴ ماییم و آبِ […]

11

غزل ۳۱۶۵ مولانا

  ۱ جان و جهان، دوش کجا بوده‌یی؟ نی غَلَطَم، در دلِ ما بوده‌یی ۲ دوشْ زِ هَجْرِ تو جَفا دیده‌ام ای که تو سُلطانِ وَفا بوده‌یی ۳ آه که من دوش چه‌سان بوده‌ام آه که تو دوش که را بوده‌یی ۴ رَشک بَرَم کاش قَبا بودَمی چون که در آغوشِ قَبا بوده‌یی ۵ زَهره […]