غزل ۶۷۵ مولانا

 

۱ هر آن دل‌ها که بی‌تو شاد باشد چو خاشاکی میانِ باد باشد
۲ چو مُرغِ خانگی کَزْ اوج پَرَّد چو شاگردی که بی‌اُستاد باشد
۳ چه مانَد صورتی کَزْ خود تَراشی بدان شاهی که حوری زاد باشد؟
۴ چه مانَد هَیبَتِ شمشیرِ چوبین به شمشیری که از پولاد باشد؟
۵ تو عَهدی کرده‌یی چون روح بودی وَلیکِن کِی تو را آن یاد باشد
۶ اگر مُنکِر شَویْ من صَبر دارم بدان روزی که روزِ داد باشد

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *