احادیث و قصص مثنوی مولانا – دفتر اول – شمارۀ ۱۳۱ تا ۱۴۰ – (بیت ۱۶۵۳ تا ۱۷۸۳)

۱۳۱-

زاید از لقمۀ حلال اندر دهان
میل خدمت، عزم رفتن آن جهان

نزدیک است به مضمون این سخن:

نصرآبادی گوید هرکه با تقوی ملازمت کند آرزومند گردد به مفارقت دنیا.[۱]

*****

۱۳۲-

نکته‌ای کان جَست ناگه از زبان
همچو تیری دان که آن جَست از کمان

اصل این تمثیل که در مثنوی می‌خوانیم در مرزبان نامه مذکور است: «سخن که از دهان بیرون رفت و تیر که از قبضۀ کمان گذر یافت و مرغ که از دام پرید اعادت آن صورت نبندد.»[۲]

و یکی از شعرا به تازی گفته است:

تأمّل فلا تستطیع رد، مقالة/ اذاالقول فی زلاته فارق الفما[۳]

“(قبل از گفتن) بیندیش زیرا سخن وقتی گفته شد از دهان فاصله میگیرد. بنابراین اگر با خطا و لغزش همراه باشد دیگر نمی‌توانی آن را برگردانی.”

*****

۱۳۳-

ای زبان هم آتش و هم خرمنی
چند این آتش درین خرمن زنی

مناسب آن حکایت ذیل است:

خواجۀ لقمان از وی خواست که گوسفندی را بکشد و بهترین عضو آن را بیارد. لقمان چنین کرد و زبانش را آورد. باز گفت گوسفندی بکش و بدترین عضوش را بیاور. لقمان گوسفندی کشت و باز هم زبان آن را پیش خواجه آورد. خواجه دلیل آن را پرسید. لقمان گفت زبان بهین عضو است اگر سخن پاک گوید و بترین است اگر ناخوش گوید.[۴]

*****

۱۳۴-

اندرون توست آن طوطی نهان
عکس او را دیده تو بر این و آن

جان انسانی که در این حکایت از آن به «طوطی» تعبیر می‌شود به عقیدۀ اکثر حکما پیش از تن موجود بوده است. دراین‌باره حدیثی نیز نقل می‌کنند بدینگونه:

ان الله خلق الارواح قبل الاجساد بالفی سنةٍ.[۵]

“خدای تعالی جان‌ها را به دو هزار سال پیش از تن‌ها آفرید.”

*****

۱۳۵-

ما بها و خون‌بها را یافتیم

جانب جان‌باختن بشتافتیم

ممکن است ناظر باشد به حدیث ذیل:

من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فانا دیته.[۶]

“هرکه بر من عاشق شود من نیز بر او عشق می‌ورزم و هرکه من عاشق او شوم می‌کشمش و هرکه را بکشم خون‌بهایش منم.”

*****

۱۳۶-

ای حیاتِ عاشقان در مردگی
دل نیابی جز که در دل‌بُردگی

مضمون مصراع اول مقتبس است از گفته ابوالمغیث حسین بن منصور حلاّج (مقتول ۳۰۹):

افتلونی یا ثقاتی/ ان فی قتلی حیاتی[۷]

“ای کسانی که مورد اعتماد من هستید مرا بکشید. زیرا با کشته شدنم زندگی تازه می‌یابم.”

*****

۱۳۷-

صورتی کان‌بر وجودت غالب است
هم بر آن تصویر، حشرت واجب است  (قبل از ۱۷۶۳ باید باشد، ولی دیده نشد)

اشاره است به مضمون حدیث ذیل:

یبعث کل عبد على مامات علیه.[۸]

“هرکس (از قبر) آن‌گونه برانگیخته می‌شود که در دنیا جان سپرده باشد.”

و نظیر آن روایت ذیل است:

انما یبعث الناس على نیاتهم.[۹]

“قطعاً مردم متناسب با نیت‌هایشان، (از قبر) برانگیخته می‌شوند.”

کماتعیشون تموتون و کما تموتون تبعثون و کما تبعثون تحشرون.[۱۰]

“همان طوری که زندگی می‌کنید می‌میرید و همان طوری که می‌میرید، (از قبر) برانگیخته می‌شوید و همان طوری که (از قبر) برانگیخته می‌شوید، (در پیشگاه خدا) محشور می‌گردید.”

*****

۱۳۸-

جمله عالم زان غیور آمد که حق
برد در غیرت بر این عالم سبق

مقتبس است از مفاد این حدیث:

اتعجبون من غیرة سعد فوالله لانبا اغیر منه والله اغیر منّی من اجل غیرة الله حرم الفواحش ما ظهر منها وما بطن.[۱۱]

“پیامبر (ص) فرمود از غیرت سعد (نام یکی از اصحاب رسول خدا است) تعجّب می‌کنید، به خدا سوگند غیرت من از او بیشتر است و خدا از من غیرتمندتر است. به سبب همین غیرتمندی است که خداوند هر گناهی را -چه آشکار و چه پنهان- (بر بندگانش) حرام کرده است. (قسمتی از آیۀ ۳۳ سورۀ اعراف)”

و این حدیث به صور ذیل هم روایت می‌شود:

لااحد اغیر من الله عزوجل فلذلک حرم الفواحش ما ظهر منها وما بطن. [۱۲]

“کسی از خدا غیرتمندتر نیست به همین جهت هر گناهی را -چه آشکار و چه پنهان- (بربندگانش) حرام کرده است. (همان آیه).”

ان الله تعالی غیور یحب الغیور و ان عمر غیور.[۱۳]

“خدای متعال، غیرتمند است و غیرتمند را دوست دارد و عمر، غیرتمند است.”

ان الله غیور لا یحب ان یکون فی قلب العبد احد الاالله.[۱۴]

“خداوند، غیرتمند است و دوست ندارد در دل بنده‌اش جز او کس دیگری، جای داشته باشد.”

*****

۱۳۹-

شاه را غیرت بود بر هرکه او
بو گزیند بعد از آن که دید زو

ممکن است مستفاد باشد از مضمون سخن ابوبکر شبلی:

غیرة البشریة للاشخاص و غیرة الالهیة على الوقت ان یضیع فیما سوى الله.

“غیرت بشری بر اجسام و افراد بشر است و غیرت خدایی بر وقت است که نباید در غیر حق صرف شود و تباه گردد.”[۱۵]

*****

۱۴۰-

نالم ایرا ناله‌ها خوش آیدش
از دو عالَم ناله و غم بایدش

ظاهرة مقتبس است از مفاد حدیث:

“و در خبر می‌آید که بنده‌ای دعا کند خدای تعالی او را دوست‌تر دارد گوید ای جبرئیل، اندر حاجت این بنده تأخیر کن که من دوست دارم که آواز وی شنوم.”[۱۶]

و نیز حدیث:

ان الله یحب القلب الحزین.[۱۷]

“خدای دل اندوهگین و غمناک را دوست دارد.”

——

[۱]  ترجمۀ رسالۀ قشیریه، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص ۱۶۱٫

[۲]  نقل از امثال و حکم دهخدا در ذیل: سخن همچو مرغی است کش دام کام.

[۳]  محاضرات راغب، بولاق، ج ۱، ص ۴۰٫

[۴]  محاضرات راغب، طبع بولاق، ج ۱، ص ۲۴۰٫

[۵]  مرصادالعباد، طبع تهران، ص ۲۱٫

[۶]  که در طایق الحقایق، چاپ تهران، ج ۱، ص ۲۰۶ با اختلافی در عبارت به عنوان حدیث قدسی ذکر شده است.

[۷]  که در مرصادالعباد، طبع تهران، ص ۱۲۵، و دیوان حلاّج، ژورنال آزیانیک، مارس ۱۹۳۱ ص ۳۳ به نام وی ضبط شده است.

[۸]  مسلم، ج ۸ ص ۱۰۳٫

[۹]  جامع صغیر، ج ۱، ص ۱۰۳، کنوزالحقائق ص ۲۶٫

[۱۰]  معارف بهاء ولد.

[۱۱]  مسلم، ج ۴، ص ۲۱۱ و احیاءالعلوم ج ۲، ص ۳۰ و ج ۴، ص ۱۱۷ و با تفاوت مختصر، بخاری، ج ۳، ص ۱۷۰٫ نیز رجوع کنید به: مسلم ج ۸، ص ۱۰۰ – ۱۰۱ و ج ۳، ص ۲۷ و حلیلة الاولیاء، ج ۵، ص ۴۴ و رسالۀ قشیریه، ص ۱۱۵ و فتوحات مکیه، ج ۲، ص ۱۲ و ص ۳۲۳ و ج ۴، ص ۶۴۲٫

[۱۲]  مسند احمد، ج ۱، ص ۳۸۱ و با تفاوت اندک، اللالی المصنوعه، ج ۲، ص ۳۶۲٫

[۱۳]  جامع صغیر، ج ۱، ص ۷۰٫

[۱۴]  ربیع الابرار، باب الحیاء والسکون.

[۱۵]  اللمع، چاپ لیدن، ص ۲۵۲٫

[۱۶]  ترجمۀ رسالۀ قشیریه، انتشارات بنگاه و ترجمه و نشر کتاب، ص ۴۴۰٫

[۱۷]  کنوزالحقایق، چاپ هند، ص ۲۷٫

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *