غزل ۱۵۷۱ مولانا

 

۱ در عشقِ قدیمْ سال خوردیم وَزْ گفتِ حَسود بَرنگردیم
۲ زین دَمدَمه‌‌ها زنان بِتَرسَند بر ما تو مَخوان که مَردِ مَردیم
۳ مَردانه کنیم کارِ مَردان پنهان نکنیم آنچه کردیم
۴ ما را تو به زَرد و سُرخْ مَفْریب کَزْ خَنْجَرِ عشق رویْ زَردیم
۵ بر دَردْ هزار آفرین باد باقی بَر ما که یارِ دَردیم

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *