غزل ۱۷۳۵ مولانا

 

۱ به گوشِ من بِرَسانید هَجْرِ تَلْخْ پَیام که خوابِ شیرین بَر عاشقان شُده‌ست حَرام
۲ بِکَرد بر خور و بر خوابْ چارتَکبیری هر آن کسی که بر او کرد عشقْ نیم سَلام
۳ به من نِگَر که بِدیدم هزار آزادی چو عشق را دل و جانَم کَنیزَک است و غُلام
۴ عَظیمْ نورِ قَدیم است عشقْ پیشِ خواص اگر چه صورت و شَهوت بُوَد به پیشِ عَوام
۵ دِلَم چو زَخْم نیابَد، رَوَد که توبه کُند مَخَند بر من و بر خود، کُدام توبه، کدام
۶ زِهی گناه که کُفر است توبه کردن ازو نه پَسْ طَریقِ گُریز و نه پیشْ جایِ مُقام
۷ به چارْ مَذهَبْ خونَش حَلال و ریختنی از آن کِه عشق نَریزد به غیرِ خونِ کِرام
۸ بِکُش مرا که چو کُشتی به عشقْ زنده شُدم خَموش کردم و مُردم، تمام گشت کَلام

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *