غزل ۱۸۰۶ مولانا

 

۱ آن‌سو مَرو، این‌سو بیا ای گُلْبُن خندانِ من ای عقلِ عقلِ عقلِ من، ای جانِ جانِ جانِ من
۲ زین‌سو بِگَردان یک نَظَر، بر کویِ ما کُن رَهْ گُذَر بَرجوش اَنْدَر نیشِکَر، ای چَشمه‌ی حیوانِ من
۳ خواهم که شب تاری شود، پنهان بیایَم پیشِ تو از رویِ تو روشن شود، شبْ پیش رَه‌بانانِ من
۴ عشقِ تو را من کیستم؟ از اشکِ خونْ ساقیسْتم سَغْراقِ میْ چَشمانِ من، عَصّارِ میْ مُژگانِ من
۵ زَ اشْکَم شَرابَت آوَرَم، وَز دلْ کَبابَت آوَرَم این است تَرّ و خُشکِ من، پیدا بُوَد امکانِ من
۶ دریایِ چَشمَم یک نَفَس، خالی مَباد از گوهَرَت خالی مَبادا یک زمان، لَعْلِ خوشَت از کانِ من
۷ با این همه کو قَندِ تو؟ کو عَهد و کو سوگند تو؟ چون بوریا بر می‌شِکَن ای یارِ خوش‌پیمانِ من
۸ نَک چَشمِ من تَر می‌زَنَد، نَک رویِ من زَر می‌زَنَد تا بر عَقیقَت بَرزَنَد، یک زَر زِ زَراَفْشانِ من
۹ بِنْوشته خَطّی بر رُخَت، حَق جَدِّدُوا ایمانَکُمْ زان چهره و خَطِّ خوشَت، هر دَم فُزون ایمانِ من
۱۰ در سِر به چَشمم چَشمِ تو، گوید به وَقتِ خَشمِ تو پنهان حَدیثی کو شود از آتشِ پنهانِ من
۱۱ گوید قَوی کُن دل مَرَم از خشم و نازِ آن صَنَم اوَّل قَدَح دُردی بخور، وان‌گَه بِبین پایانِ من
۱۲ بر هر گُلی خاری بُوَد، بر گنجْ هم ماری بُوَد شیرین مُرادِ تو بُوَد، تَلْخیّ و صَبرَت آنِ من
۱۳ گفتم چو خواهی رنجِ من، آن رنجْ باشد گنجِ من من بوهُریره آمدم، رنج و غَمَت اَنْبانِ من
۱۴ پس دست در اَنْبان کُنم، خواهنده را سلطان کُنم مَر بَدْر را بَدْره دَهَم، چون بَدْر شد مهمانِ من
۱۵ هرچه دِلَم خواهد زِ خَور، زَ انْبان بَرآرَم‌ بی‌خَطَر تا سُرخ گردد رویِ من، سَرسَبز گردد خوانِ من
۱۶ گفتا نِکو رفت این سُخُن، هُش دار و اَنْبان گُم مَکُن نیکوکلیدی یافتیُ ای مُعْتَمَد دَربانِ من
۱۷ اَلصَّبْرُ مِفْتاحُ الْفَرَج، اَلصَّبْرُ مِعْراجُ الدَّرَج اَلصَّبْرُ تِریاقُ الْحَرَج، ای تُرکِ تازی‌خوانِ من
۱۸ بس کُن زِ لاحَوْل ای پسر، چون دیو می‌غُرَّد بَتَر بس کردم از لاحَوْل و شد، لاحَوْل‌گو شیطانِ من

#علیرضا_قربانی      دانلود فایل

4 پاسخ
  1. ماهان
    ماهان گفته:

    معنی بیت ١٢ از غزل ١٨٠٦
    بر هر گلی خاری بود….رو میخواستم ساده بدونم.
    ممنون از فعالیت قشنگون

    پاسخ
    • احسان اشرفی
      احسان اشرفی گفته:

      درود به شما. می فرمایند در کنار و با هر گلی یک خاری هست و بر سر هر گنجی ماری هست. یعنی موفقیت با سختی همراه است.

      پاسخ
  2. رز
    رز گفته:

    نک چشم من تر میزند…معنی نک چیست؟
    چون بوریا بر می شکن… بوریا در لغت حصیری که از نی بافته شده.اما در اینجا مفهموم شعر با این معنی مشخص نیست.راهنمایی بفرمایید. سپاس.

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *