غزل ۲۶۲۳ مولانا

 

۱ ما گوشِ شماییم، شما تَن‌زده تا کِی؟ ما مَست و خَراباتی و بیخود شده تا کِی؟
۲ ما سوخته‌حالان و شما سیر و مَلولان آخِر بِنَگویید که این قاعده تا کِی؟
۳ دل زیر و زَبَر گشت، مَها چند زنی طَشْت؟ مَجلس همه شورید، بُتا عَربده تا کِی؟
۴ دی عقل دَراُفتاد و به کَف کرده عَصایی در حَلقهٔ رِندان شُده کین مَفْسَده تا کِی؟
۵ چون ساقیِ ما ریخت بَرو جامِ شرابی بِشْکَست دَرِ صومعه کین مَعبده تا کِی؟
۶ تَسبیح بِیَنداخت و زِ سالوس بِپَرداخت کین نوبتِ شادیست، غمِ بیهُده تا کِی؟
۷ آن‌ها که خَموشَند به مَستی مَزه‌نوشَند ای در سُخنِ بی‌مَزه گرم آمده، تا کِی؟

#شهرام_ناظری    دانلود فایل

2 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *