غزل ۴۰۲ مولانا
۱ | نَقْشبَندِ جانْ که جانها جانِبِ او مایل است | عاقلان را بر زبان و عاشقان را در دل است | |
۲ | آنکه باشد بر زبانها لا اُحِبُّ الْافِلین | باقِیاتُ الصّالِحات است آنک در دلْ حاصل است | |
۳ | دلْ مِثالِ آسْمان آمد، زبان همچون زمین | از زمین تا آسْمانها، منزلِ بَس مشکل است | |
۴ | دلْ مِثالِ ابر آمد، سینهها چون بامها | وین زبانْ چون ناودان، باران از اینجا نازل است | |
۵ | آب از دلْ پاک آمد، تا به بامِ سینهها | سینه چون آلوده باشد، این سُخَنها باطِل است | |
۶ | این خود آن کَس را بُوَد کَزْ ابرِ او باران چَکَد | بامْ کو از ابر گیرد، ناوْدانَش قایل است | |
۷ | آنکه بُرد از ناودانِ دیگرانْ او سارِق است | آنکه دُزدَد آبِ بامِ دیگرانْ او ناقِل است | |
۸ | هرکه رویَد نرگسِ گُل زآبِ چَشمَشْ عاشق است | هرکه نرگسها بِچینَد، دسته بَنددِ عامِل است | |
۹ | گرچه کَفهایِ تَرازو شُد بَرابَر وَقتِ وَزن | چون زَبانهش راست نَبْوَد، آن تَرازو مایِل است | |
۱۰ | هرکه پوشیدهست بر وِیْ حال و رَنگِ جانِ او | هر جوابی که بگوید، او به معنی سایل است | |
۱۱ | گَر طَبیبی حاذقیْ رَنْجور را تَلْخی دَهَد | گرچه ظالِم مینِمایَد، نیست ظالِمْ عادل است | |
۱۲ | پا شناسد کفش خویش ارچه که تاریکی بود | دلْ زِ راهِ ذوق دانَد، کین کُدامین منزل است | |
۱۳ | در دل و کَشتیِّ نوحاَفکَن دَرین طوفانْ تو خویش | دلْ مَتَرسان ای برادر، گرچه منزل هایل است | |
۱۴ | هرکه را خواهی شِناسی، همنشینَش را نِگَر | زانکه مُقْبِل در دو عالَمْ همنشینِ مُقْبِل است | |
۱۵ | هرچه بر تو ناخوش آید آن مَنِه بر دیگران | زانک این خو و طبیعت، جُملِگان را شامِل است | |
۱۶ | پَنبهها در گوش کُن تا نَشْنوی هر نُکتهیی | زانکه روحِ سادۀ تو، رَنگها را قابِل است | |
۱۷ | هرکه روحش از هوایِ هفتُمین بُگْذشت، رَسْت | میخور از اَنْفاسِ روحِ او که روحَش بِسْمِل است | |
۱۸ | این هوا اَنْدَر کمین باشد چو بینَد بیرَفیق | مَرد را تنها بگوید هین که مَردَکْ غافِل است | |
۱۹ | وَصل خواهی؟ با کَسان بِنْشین که ایشان واصِلَند | وَصل از آنکس خواه باریْ کو به معنی واصِل است | |
۲۰ | گِردِ مَستانْ گَرد اگر میْ کم رَسَد بویی رَسَد | خود مَذاقِ میْ چه داند، آن که مَردِ عاقل است؟ | |
۲۱ | نُکتهها را یاد میگیری جواب هر سوآل | تا به وقتِ امتحان گویند مَردِ فاضِل است | |
۲۲ | گَر بِنَتْوانی زِ نَقصِ خود شُدن سویِ کَمال | شمسِ تبریزی کُنون اَندر کَمالَت کامِل است |
بیت ۱۶.
رنگ ها=> زنگ ها
درود به شما. رنگ RANG درست است.