غزل ۴۶۶ مولانا

 

۱ باز دَرآمَد به بَزم مَجْلِسیان دوستْ دوست گرچه غَلَط می‌دَهَد نیست غَلَط اوستْ اوست
۲ گاهْ خوشِ خوش شود گَهْ همه آتش شود تَعبیه‌هایِ عَجَبْ یارِ مرا خوستْ خوست
۳ نَقْشِ وَفا وِیْ کُند پُشت به ما کِی کُند؟ پُشت ندارد چو شمع او هَمِگی روستْ روست
۴ پوست رَها کُن چو مار سَر تو بَرآوَر زِ یار مَغز نداری مگر؟ تا کِی ازین پوستْ پوست؟
۵ هر کِه به جِدِّ تمام در هَوَسِ ماست ماست هر کِه چو سیلِ رَوان در طَلَب جوستْ جوست
۶ از هَوَسِ عشقِ او باغ پُر از بُلبُل است وَزْ گُلِ رُخسارِ او مَغز پُر از بوستْ بوست
۷ مَفْخَرِ تبریزیانْ شَمسِ حَقْ آگَه بُوَد کَزْ غَمِ عشق این تَنَم بر مَثَلِ موستْ موست

#دکلمه_غزل_مولانا با صدای #عبدالکریم_سروش       دانلود فایل

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *