غزل ۹۷۴ مولانا
۱ | گَر تو را بَختْ یار خواهد بود | عشقْ را با تو کار خواهد بود | |
۲ | عُمرِ بیعاشقی مَدان به حساب | کان بُرون از شُمار خواهد بود | |
۳ | هر زمانی که میرَوَد بیعشق | پیشِ حَقْ شَرمسار خواهد بود | |
۴ | هر چهاندر وَطَن تو را سَبُکیست | ساعتِ کوچْ بار خواهد بود | |
۵ | بر تو این دَم که در غَمِ عشقی | چون پدر بُردبار خواهد بود | |
۶ | فَقر کَزْ وِیْ تو نَنْگ میداری | آن جهانْ اِفْتِخار خواهد بود | |
۷ | تَلْخیِ صبر اگر گِلوگیر است | عاقِبَتْ خوش گُوار خواهد بود | |
۸ | چون رَهَد شیرِ روح ازین صندوق | اَنْدَر آن مَرغْزار خواهد بود | |
۹ | چون ازین لاشه خَر فُرود آید | شاهِ دلْ شَهسَوار خواهد بود | |
۱۰ | دامَنِ جَهْد و جِدّ را بِگُشا | کَزْ فَلَک زَرْ نِثار خواهد بود | |
۱۱ | تو نَهان بودی و شُدی پیدا | هر نَهانْ آشکار خواهد بود | |
۱۲ | هر کِه خود را نکرد خوار امروز | هَمچو فرعون خوار خواهد بود | |
۱۳ | هر کِه چون گُل زِ آتشْ آب نشُد | اَنْدَر آتشْ چو خار خواهد بود | |
۱۴ | چون شکارِ خدا نشُد نِمْرود | پَشِهیی را شکار خواهد بود | |
۱۵ | هر کِه از نَقْدِ وَقت بَست نَظَر | سُخره اِنْتِظار خواهد بود | |
۱۶ | هر کِه را اختیار کَردَش عشق | مَست و بیاختیار خواهد بود | |
۱۷ | هر کِه او پَست و مَستِ عشق نشُد | تا اَبَد در خُمار خواهد بود | |
۱۸ | هر کِه را مُهر و مِهر این دَم نیست | اُشْتُری بیمَهار خواهد بود | |
۱۹ | در سَرِ هر که چَشمِ عِبرَت نیست | خوار و بیاِعْتِبار خواهد بود | |
۲۰ | بَس کُن اَرْ چه سُخَن نِشانْد غُبار | آخِر از وِیْ غُبار خواهد بود | |
۲۱ | شَمسِ تبریز چون قَرار گرفت | دل ازو بیقَرار خواهد بود |
تعقیب
[…] گر تو را بَختْ یار خواهد بود عشقْ را با تو کار خواهد بود […]
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!