غزل ۱۰۵ مولانا
۱ | چو او باشد دل دِلْسوز ما را | چه باشد شب، چه باشد روز ما را؟ | |
۲ | که خورشید اَرْ فروشُد اَرْ بَرآمَد | بَس است این جانِ جانْ اَفْروز ما را | |
۳ | تو مادرمُرده را شیون مَیاموز | که اُستاد است عشق آموز ما را | |
۴ | مَدوزان خِرقهٔ ما را مَدَرّان | نَشایَد شیخِ خِرقه دوز ما را | |
۵ | همه کَس بر عَدو پیروز خواهد | جَمالِ آن عَدو، پیروز ما را | |
۶ | همه کَس بَختِ گنج اَنْدوز جویَد | وَلیکن عشقِ رَنج اَنْدوز ما را |
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!