غزل ۱۱۸ مولانا

 

۱ بِنْمود مَهِ وَفا از این جا هرگز نَرَویم ما از این جا
۲ این جا مَدّدِ حَیاتِ جان است ذوق است دو چَشم را از این جا
۳ این جاست که پا به گِل فرورفت چون بَرگیریم پا از این جا؟
۴ این جا به خدا که دل نَهادیم کَس را مَبَر ای خدا از این جا
۵ این جاست که مرگ رَه ندارد مرگ است بُدَن جدا از این جا
۶ زین جایْ بَرآمدی چو خورشید روشن کردی مرا از این جا
۷ جانْ خُرَّم و شاد و تازه گردد زین جا یابد بَقا از این جا
۸ یک بارِ دِگَر حِجابْ بَردار یک بارِ دِگَر بَرآ از این جا
۹ این جاست شرابِ لایَزالی دَرریز تو ساقیا از این جا
۱۰ این چَشمهٔ آبِ زندگانی ست مَشکی پُر کُن سَقا از این جا
۱۱ این جا پَر و بال یافت دل‌ها بِگْرفت خِرَد هوا از این جا

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *