غزل ۱۴۱۱ مولانا

 

۱ گرم دَرآ و دَم مَدِه، باده بیار ای صَنَم لابهٔ بَنده گوش کُن، گوش مَخار ای صَنَم
۲ فوقِ فَلَکْ مَکانِ تو، جان و رَوانْ رَوانِ تو هِل طَرَبی که بَرکَند بیخِ خُمار ای صَنَم
۳ این دو حَریفِ دِلْسِتان بادْ قَرینِ دوستان جیمِ جَمالِ خوبِ تو، جامِ عُقارْ ای صَنَم
۴ مُرغِ دلِ عَلیل را، شَهپَرِ جبرئیل را غیرِ بهشتِ رویِ تو، نیست مَطارْ ای صَنَم
۵ خَمْرِ عَصیرِ روح را، نیست نَظیر در جهان ذوقِ کِنارِ دوست را، نیست کِنارْ ای صَنَم
۶ مُعجزِ موسَوی تویی، چون سویِ بَحرِ غَمْ رَوی از تَکِ بَحرْ بَرجَهَد گَرد و غُبارْ ای صَنَم
۷ جامْ پُر از عُقار کُن، جانِ مرا سوار کُن زود پیاده را بِبین، گشته سوارْ ای صَنَم
۸ مَرکَبِ من چو میْ بُوَد، هر عَدَمیم شَی بُوَد موجِبِ حَبْس کَی بُوَد وامِ قِمارْ ای صَنَم؟
۹ هین، که فُزود شورِ من، هم تو بِخوان زَبورِ من کرد دلِ شَکورِ من، تَرکِ شکارْ ای صَنَم

 

1 پاسخ
  1. ناصر جباریون
    ناصر جباریون گفته:

    سلام
    دست شما درد نکند. خیلی خیلی خوشحال شدم زمانیکه اتفاقی با سایت شما تصادف کردم!
    غزل های دیوان شمس که اعراب گذاری شده، کار خواندن و فهمیدن این غزل ها را برایم آسان کرد
    ممنونم
    دست شما درد نکند دوباره و چند بار گفتن دارد
    ناصر جباریون
    آنکارا
    ترکیه

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *