غزل ۱۴۷۶ مولانا

 

۱ طَبیبیم، حَکیمیم، طَبیبانِ قَدیمیم شَرابیم و کَبابیم، و سُهَیلیم و اَدیمیم
۲ چو رَنْجورِ تَن آید، چو مَعجونِ نَجاحیم چو بیمارِ دل آید، نِگاریم و نَدیمیم
۳ طَبیبان بِگُریزند، چو رَنْجور بِمیرد ولی ما نَگُریزیم، که ما یارِ کَریمیم
۴ شِتابید، شِتابید، که ما بر سَرِ راهیم جهانْ دَرخورِ ما نیست، که ما ناز و نَعیمیم
۵ غَلَط رفت، غَلَط رفت، که این نَقْشْ نه ماییم که تَنْ شاخِ درختی‌‌‌ست ‌و ما بادِ نَسیمیم
۶ ولی جُنبشِ این شاخ، هم از فِعْلِ نَسیم است خَمُش باش، خَمُش باش، هم آنیم و هم اینیم

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *