غزل ۱۴۷۵ مولانا

 

۱ بِجوشید، بِجوشید، که ما بَحرْ شِعاریم به‌جُز عشق، به‌جُز عشق، دِگَر کار نداریم
۲ دَرین خاک، دَرین خاک، دَرین مَزرعهٔ پاک به‌جُز مِهر، به‌جُز عشق، دِگَر تُخم نکاریم
۳ چه مَستیم، چه مَستیم از آن شاهْ که هستیم بیایید، بیایید، که تا دست بَرآریم
۴ چه دانیم، چه دانیم که ما دوشْ چه خوردیم؟ که امروز، همه روز، خَمیریم و خُماریم
۵ مَپُرسید، مَپُرسید زِ اَحوالِ حقیقت که ما باده‌پَرَستیم، نه پیمانه‌شُماریم
۶ شما مست نگشتید، وَزان باده نخوردید چه دانید، چه دانید که ما در چه شکاریم؟
۷ نَیُفتیم بَرین خاک‌سِتان، ما نه حَصیریم بَرآییم بَرین چَرخ، که ما مَردِ حِصاریم

#دکلمه_غزل_مولانا با صدای #عبدالکریم_سروش       دانلود فایل

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *