غزل ۱۴۸۰ مولانا

 

۱ خیزید مَخُسپید، که نزدیکْ رسیدیم آوازِ خُروس و سگِ آن کویْ شنیدیم
۲ وَاللّهْ که نشان‌ها‌‌‌ی ‌قَرویِ دِهِ یاراست آن نرگس و نسرین و قَرَنْفُل که چَریدیم
۳ از ذوقِ چَراگاهْ و زِاِشْتابِ چَریدن وَزْ حِرصْ زبان و لب و پَدفوز گَزیدیم
۴ چون تیرْ پَریدیم و بَسی صید گرفتیم گر چه چو کمانْ از زِهِ اَحْکامْ خَمیدیم
۵ ما عاشقِ مَستیم، به صد تیغ نگردیم شیریم، که خونِ دلِ فَغْفور چَشیدیم
۶ مَستانِ اَلَسْتیم، به جُز باده ننوشیم بر خوانِ جهانْ نی زِ پِیِ‌‌‌‌ آش ‌و ثَریدیم
۷ حَق داند و حَق دید که در وقتِ کَشاکَش از ما چه کَشیدید وز ایشان چه کَشیدیم
۸ خیزید مَخُسپید، که هنگامِ صَبوح است اِسْتارهٔ روز آمد و آثارْ بِدیدیم
۹ شب بود و همه قافلهْ مَحبوسِ رِباطی خیزید کَزان ظُلْمَت و آن حَبْسْ رَهیدیم
۱۰ خورشیدْ رَسولان بِفِرستاد در آفاق کاینَک یَزَکِ مشرق و ما جَیشِ عَتیدیم
۱۱ هین، رو به شَفَق آر اگر طایِرِ روزی کَزْ سویِ شَفَقْ چون نَفَسِ صُبحْ دَمیدیم
۱۲ هر کَس که رَسولیِّ شَفَق را بِشِناسَد ما نیز در اِظْهار بَرو فاش و پَدیدیم
۱۳ وان کَس که رَسولیِّ شَفَق را نَپَذیرد هم مَحْرَمِ ما نیست، بَرو پَرده تَنیدیم
۱۴ خُفّاش نَپَذْرُفت، فرو دوخت ازو چَشم ما پَردهٔ آن دوخته را هم بِدَریدیم
۱۵ تِریاقِ جهان دید و گُمان بُرد که زَهر است ای مُژده دلی را که زِ پِنْدار خریدیم
۱۶ خامُش کُن تا واعِظِ خورشید بگوید کو بر سَرِ مِنْبَر شُد و ما جُمله مُریدیم

 

2 پاسخ
  1. ناصر از آنکارا
    ناصر از آنکارا گفته:

    سلام
    خسته نباشید
    سایت شما بقدری عالی است مخصوصا با این اعراب گذاری دقیق
    که حیف‌ام آمد این مورد خیلی جزیی را باطلاع‌تان نرسانم
    که در بیت ششم ، مصرع دوم بین پی و آش فاصله باشد و همجنین مدّ الف نوشته شود
    که خیلی زیباتر خواهد شد:

    ۶ مَستانِ اَلَسْتیم، به جُز باده ننوشیم بر خوانِ جهانْ نی زِ پِیِ آش ‌و ثَریدیم

    ببخشید مزاحمت را

    پاسخ
    • احسان اشرفی
      احسان اشرفی گفته:

      درود به شما آقای ناصر عزیز و گرامی. سپاس از همراهی تان. خطای تایپی بود که اصلاح شد. سپاس

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *