غزل ۱۴۹۶ مولانا

 

۱ چه دیدم خوابْ شب، کِامْروز مَستم؟ چو مَجنونانْ زِ بَندِ عقلْ جَستم
۲ به بیداری مَگَر من خواب بینم که خوابَم نیست تا این دَرد هستم
۳ مَگَر من صورتِ عشقِ حقیقی بِدیدم خواب، کو را می‌پَرَستم؟
۴ بیا، ای عشق کَنْدَر تشنْ چو جانی به اِقْبالَت زِ حَبْس تَنْ بِرَستم
۵ مرا گفتی‌ بِدَر پَرده، دَریدَم مرا گفتی‌ قَدَح بِشْکَن، شِکَستم
۶ مرا گفتی‌ بِبُر از جُمله یاران بِکَندم از همه دلْ در تو بَستم
۷ مرا دل خسته کردی، جُرمَم این بود که از مُژگانْ خیالَت را بِخَستم
۸ بِبَر جانِ مرا، تا در پَناهَت دو دَستَک می‌زَنَم، کَزْ جان بَسَستم
۹ چه عالَم‌هاست در هر تارِ مویَت؟ بِیَفشانْ زُلف، کَزْ عالَم گُسَستم
۱۰ که در هفتم زمین با تو بُلندم که در هفتم فَلَک،‌‌ بی‌‌رُوتْ پَستم

 

2 پاسخ
    • احسان اشرفی
      احسان اشرفی گفته:

      درود به شما. روی هر کلمه دو بار کلیک کنید تا علامت ؟ ظاهر شود بعد روی علامت ؟ کلیک کنید تا معنی کلمه را به شما نشان دهد. موفق باشید

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *