غزل ۱۵۴۹ مولانا

 

۱ زِنْهار مرا مگو که پیرم پیریّ و فَنا کجا پَذیرم؟
۲ من ماهیِ چَشمه حَیاتَم من غَرقه بَحرِ شَهْد و شیرم
۳ جُز از لبِ لَعْلِ جان نَنوشَم غیرِ سَرِ زُلفِ او نگیرم
۴ گَر کَژْ نَهَدَم کَمانِ ابرو در حُکْمِ کَمانِ او چو تیرم
۵ انداخته‌یی چو تیر دورَم بَرگیر که از تو ناگُزیرم
۶ پَرَّم تو دَهی چرا نَپَرَّم؟ میرم چو تویی چرا بِمیرم؟

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *