غزل ۱۶۵۹ مولانا
۱ | دستِ من گیر ای پسر، خوش نیستم | ای قَدِ تو چون شَجَر، خوش نیستم | |
۲ | نی بِهِل دستم که رَنجَم از دل است | دَردِ دل را گُلْشِکَر خوش نیستم | |
۳ | تا تو رفتی قُوَّت و صبرم بِرَفت | تا تو رفتی من دِگَر خوش نیستم | |
۴ | دستها را چون کَمَر کُن گِردِ من | هین که من بیاین کَمَر خوش نیستم | |
۵ | ناتوانم رفتم از دست ای حکیم | دست بر من نِهْ مَگَر خوش نیستم | |
۶ | ای گرفته آتشَت زیر و زَبَر | این چُنین زیر و زَبَر خوش نیستم | |
۷ | چه خَبَر پُرسی که بیجامِ لَبَت | باخَبَر یا بیخَبَر خوش نیستم | |
۸ | سَر همیپیچَم به هر سو هم چُنین | چیست یعنی من زِ سَر خوش نیستم | |
۹ | چَشم میبَندم به هر دَم تا به دیر | زان که بیتو با نَظَر خوش نیستم |
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!