غزل ۱۶۷۰ مولانا
۱ | ما به خَرمنگاهِ جانْ باز آمدیم | جانِبِ شَهْ هَمچو شَهباز آمدیم | |
۲ | سیر گشتیم از غَریبیّ و فِراق | سویِ اصل و سویِ آغاز آمدیم | |
۳ | وارَهیدیم از گداییّ و نیاز | پای کوبانْ جانِبِ ناز آمدیم | |
۴ | در کِنارِ مَحْرَمان، جانْ پَروَریم | چون که اَنْدَر پَردهٔ راز آمدیم | |
۵ | او کَمَنْد انداخت و ما را بَرکَشید | ما به دستِ صانِعْ اَنْگاز آمدیم | |
۶ | پیش از آن کین خانه ویران کرد اَجَل | حَمْدُلِلَّهْ، خانه پَرداز آمدیم | |
۷ | نانِ ما پُختهست و بویَش میرَسَد | تا به بویِ نانْ به خَبّاز آمدیم | |
۸ | هین خَمُش کُن تا بگوید تَرجُمان | کَزْ مَذَلَّت سویِ اِعْزاز آمدیم |
تعقیب
[…] […]
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!