غزل ۲۳۸ مولانا

 

۱ هَله ای کیا، نَفَسی بیا دَرِ عیش را سَره بَرگُشا
۲ این فُلان چه شُد؟ آن فُلان چه شُد؟ نَبُوَد مرا سَرِ ماجَرا
۳ نَهِلَد کسی سَرِ زُلفِ او نَرَهَد دلی زِ چُنین لِقا
۴ نکُند کسی زِ خوشی سَفَر نَرَوَد کسی زِ چُنین سَرا
۵ بِهِل این همه، بِدِه آن قَدَح که شَنیده‌اَم، کَرَمِ شما
۶ قَدَحی که آن، پَرِ دل شود بِپَرَد دِلَم به سویِ سَما
۷ خَمُش این نَفَس، دَمِ دل مَزَن که فِدایِ تو، دل و جانِ ما

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *